سلام.
غزل زیبایی را بشنوید ازکمال خجندی:
یار گفت از غیر ما پوشان نظر گفتم به چشم
وآنگهی دزدیده درما می نگر گفتم به چشم
گفت اگر یابی نشان پای ما بر خاک راه
برفشان آنجا به دامن ها گهر گفتم به چشم
گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد به اشک
هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم به چشم
گفت اگر سر در بیابان غمم خواهی نهاد
تشنگان را مژده ای از ما ببر گفتم به چشم
گفت اگر گردد لبت خشک از دم سوزان آه
باز می سازش چو شمع از گریه تر گفتم به چشم
گفت اگر گردی شبی از روی چون ما هم جدا
تاسحرگاهان ستاره می شمر گفتم به چشم
گفت اگر داری خیال دُرّ وصل ما(کمال)
قعر این دریا بپیما سربه سر گفتم به چشم.
ارسالی از استاد رضا فتاحی
https://eitaa.com/NafaseTazeArdakan
🆔
@NafaseTazehA