🔆ادامه شرح حکمت ۷۲
🍃🌹وقتی که پس از شهادت آن حضرت بر معاویه وارد شد، معاویه به او گفت: علی را برای من توصیف کن. او گفت: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: به خدا سوگند که باید این کار را بکنی، این بود که ضرار این مطالب را گفت، معاویه به قدری گریست که ریشش از اشک چشم تر شد. علی (علیه السلام) دنیا را به صورت زنی می دید که خود را آراسته و طوری خود را بر او عرضه می کند تا به وصالش برسد در حالی که برای وی (علی (علیه السلام)) ناخوشایند بود. پس امام (علیه السلام) خطاب به او، چنین می گفت: و الیک: از اسماء افعال است یعنی: دور شو، و عنی متعلق به چیزی است که معنای فعل را دارد. و استفهام امام (علیه السلام) در عبارت: آیا خود را به من می نمایانی، و خواهان من هستی؟ استفهام انکاری و نیز نوعی بی ارزش ساختن دنیا و دور شمردن موافقت خود با خواسته ی آن است. و لاحان حینک! یعنی: آن وقت نزدیک مباد! یعنی هنگام فریب خوردن من از تو و این که تو مرا گول بزنی. عبارت: هیهات یعنی آنچه را تو از من می خواهی بسیار دور است. آنگاه امام (علیه السلام) او را امر به فریفتن دیگری کرده است، کنایه از این که دنیا چشم طمعش را از او ببرد، نه آن که مقصود امام (علیه السلام) این باشد، دیگران را بفریبد، این سخن مانند آن است که به فریبنده اش- وقتی که از فریب او اطلاع یافته است- بگوید: دیگری را فریب بده، یعنی فریب تو در من اثر نمی کند. آنگاه مانند یک همسر ناراضی، در حالی که از او بیزار است، دنیا را مخاطب می سازد، و به او اطلاع می دهد که از او بی نیاز است. سپس طلاق سه باره ی او را عنوان می کند تا جدایی او را مورد تاکید قرار دهد با این عبارت: لا رجعه فیها (راه برگشتی نیست) و این جمله کنایه از نهایت نارضایتی است- و طلاق دنیا را به خاطر توجه امام (ع به زیانبخش بودن آن که همان زیبائی و جلوه ی آن باشد، مورد تاکید قرار داده است.
ادامه دارد.....
📙شرح
#حکمت_77
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص82
🔶
@Nahj_Et