🔆آزادگى و مناعت طبع شريف رضى سيدرضى (قدس سره ) برادر سيد مرتضى از علما و فقها و اديبان برجسته جهان اسلام است . نسبت او با پنج واسطه به امام موسى بن جعفر (ع ) مى رسد، به اين ترتيب : ابوالحسن ، محمدبن حسين بن موسى بن محمدبن موسى بن ابراهيم بن موسى بن جعفر (ع ). شريف رضى ، برادر عالم و مرجع بزرگ ، سيد مرتضى (اعلى اللّه مقامه ) مى باشد وى مؤ لف كتاب عظيم نهج البلاغه است ، و از اديبان بى نظير تاريخ اسلام مى باشد، او و برادرش سيد مرتضى از شاگردان برازنده شيخ مفيد (ره ) بودند. سيدرضى بسال 359 هجرى قمرى در بغداد متولد شد و در ششم محرم 406 در سن 47 سالگى در بغداد از دنيا رفت ، پيكر شريفش در كاظمين به عنوان ، امانت دفن شد سپس همراه جسد پاك برادرش ‍ سيدمرتضى به كربلا انتقال يافت و در آنجا دفن گرديد اينك به اين داستان در مورد ايشان توجه كنيد: وزير آل بويه ، هزار دينار پول در طبقى گذاشت و به عنوان چشم روشنى تولد پسرش ، براى او فرستاد. سيدرضى آن پول را رد كرد و پيام داد: وزير مى داند كه من از هيچ كس ، هديه نمى پذيرم . وزير بار ديگر آن طبق را نزد شريف رضى فرستاد و پيام داد: اين وجه براى آن نوزاد شما است نه شم. سيد، باز پول را رد كرد و پيام داد: كودكان ما نيز، چيزى از كسى نمى پذيرند. وزير بار سوم طبق را فرستاد و گفت : اين پول را به قابله (ماما) بدهيد. سيد رضى آن را پس فرستاد و گفت : وزير مى داند كه زنان ما از زنان بى گانه قابله نمى آورند، بلكه قابله ايشان از همان زنان خودى هستند. وزير براى بار چهارم ، آن پول را فرستاد و پيام داد: اين پول را به طلابى بدهيد كه در محضر شما درس مى خوانند. شريف رضى ، طلاب را حاضر كرد، و طبق پول را جلو آنها گذاشت و فرمود: هر كس هر چه مى خواهد از اين پول بردارد. در ميان آن همه طلبه ، تنها يكى از آنها قدرى از يك دينار از آن پول را برداشت ، و وقتى سيدرضى از او علت پرسيد، او در پاسخ گفت : ديشب به روغن چراغ احتياج پيدا كردم و كليد در خزانه شما كه وقف برطلاب است نبود، از اين رو از بقال ، نسيه روغن چراغ گرفتيم ، اكنون قدرى از اين دينار را برداشتم تا قرض خود را ادا كنم . پس از اين ماجرا، طبق دينار را نپذيرفتند و به وزير برگرداندند به قول حافظ: عاشقان را گر درآتش مى پسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر بر چشمه كوثر كنم 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى 🔶 @Nahj_Et