🔶نهج البلاغه
#نامه 37 - نامه به معاویه در افشاى ادعاهاى دروغين او
و من كتاب له عليهالسلام إلى معاوية فَسُبْحَانَ اَللَّهِ مَا أَشَدَّ لُزُومَكَ لِلْأَهْوَاءِ اَلْمُبْتَدَعَةِ وَ اَلْحَيْرَةِ اَلْمُتَّبَعَةِ مَعَ تَضْيِيعِ اَلْحَقَائِقِ وَ اِطِّرَاحِ اَلْوَثَائِقِ اَلَّتِي هِيَ لِلَّهِ طِلْبَةٌ وَ عَلَى عِبَادِهِ حُجَّةٌ
خداى را سپاس! معاويه چه سخت به هوسهاى بدعتزا، و سرگردانى پايدار، وابستهاى! حقيقتها را تباه كرده، و پيمانها را شكستهاى، پيمانهايى كه خواستۀ خدا و حجّت خدا بر بندگان او بود
فَأَمَّا إِكْثَارُكَ اَلْحِجَاجَ عَلَى عُثْمَانَ وَ قَتَلَتِهِ فَإِنَّكَ إِنَّمَا نَصَرْتَ عُثْمَانَ حَيْثُ كَانَ اَلنَّصْرُ لَكَ وَ خَذَلْتَهُ حَيْثُ كَانَ اَلنَّصْرُ لَهُ وَ اَلسَّلاَمُ
امّا جواب پرگويى تو نسبت به عثمان و كشندگان او آن است كه: تو عثمان را هنگامى يارى دادى كه انتظار پيروزى او را داشتى، و آنگاه كه يارى تو به سود او بود او را خوار گذاشتى. با درود
#نامه_37
🔶
@Nahj_Et