💠داستانی از نهج البلاغه 🔹معنی ایمان 💠🔹مردی به محضر علی (علیه السلام) آمد و درخواست کرد تا «ایمان» را برایش تشریح و بیان کند. امام فرمود: «فردا نزد من بیا تا در حضور جمعیت، تو را به آن آگاه کنم که اگر تو گفتارم را فراموش کردی، دیگری برای تو حفظ و نگهداری کند. فانَّ الکلامَ کالشّاردَه ینفقُها هذا و یخطئُها هذا: «زیرا سخن، همچون شتر فراری است که بعضی آن را پیدا می کنند و بعضی آن را نمی یابند».[1] فردای آن روز شد. امام در میان جمعیت آمد و در باره ایمان چنین فرمود: ایمان بر چهار پایه قرار دارد: 1. صبر 2. یقین 3. عدالت 4. جهاد صبر، چهار شعبه دارد: 1. اشتیاق 2. ترس 3. زهد 4. انتظار یقین نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3. پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان. عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح 4. حلم استوار و ثابت. جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان...[2] به این ترتیب، امام با کمال عنایت و توجه به سؤال افراد، و روشن گری و آگاهی بخشی، همت می کرد، و بطور جدی، به مسائل جامعه، و رشد و ترقی اخلاقی و عقیدتی انسانها، اهمیت می داد. پی نوشت: [1] . نهج البلاغه، حکمت 266. [2] . نهج البلاغه، حکمت 31 ـ امام هر یک از شعبه ها را توضیح داد و سپس فرمود: کفر نیز بر چهار پایه قرار دارد و هر پایه آن دارای چهار شعبه است، همه شعبه ها را توضیح داد که در نهج البلاغه حکمت 31 آمده است. 🔶 @Nahj_Et