هدایت شده از  ایستگاه_نماز
چرا امیرالمومنین علیه السلام پایتخت حکومت خود را از به تغییر داد؟ 1⃣از نظر اقتصادی محیط حجاز تحمل رویارویی با عراق یا را نداشت. مدینه که بهترین نقطه حجاز به شمار می‌‏رفت به درستی توانایی سیر کردن مردم خویش را نداشت. اکنون چگونه می‏‌توانست سپاهی عظیم را تغذیه کند؟! علت این عدم توانایی، به موقعیت جغرافیایی مدینه برمی‏‌گشت که در منطقه صحرا و بدون هیچ کشت و زرع و دامپروری و تجارت فعالی روزگار سپری می‌‏کرد. 2⃣مدینه از نظر نیروی انسانی کشش یک جنگ تمام‌عیار را با شام نداشت. حداکثر آماری که از سپاه مدنی همراه امام در جنگ ، چهار هزار نفر است. چنین جمعیتی قادر نبود مشکلات خلافت را در مواجهه با دشمنان فراوانش حل کند. هم‏چنین بستگان اموی و بستگان شورش جمل اجازه همکاری کامل را به همین نیروی اندک هم نمی‏ دادند. 3⃣مردم این شهر به ویژه برخی از اصحاب، کسانی همچون عبدالله‏ بن عمر، سعد بنابی وقاص، محمد بن مسلمه، زیدبن ثابت و بسیاری دیگر، کوچک‏‌ترین علاقه‌‏ای به امام نداشتند و خود را مجتهدتر از آن می‌‏دانستند که سخن امام را بشنوند. 4⃣رفاه‌‏طلبی فزون از حد مردم این شهر که در دوره خلفای پیشین به آن مبتلا شده بودند، روحیه جنگی برای آنان باقی نگذاشته بود. خلیفای دوم و سوم با اعطای امتیازات بسیار به چهره‏‌های مشهور و مهم دوران جاهلیت، که ایمان آنها برای بسیاری مشکوک بود، حمایت قریش را جلب کردند. اعطای فرمانروایی ایالات مهم شام به یزید بن ابی‏‌سفیان و بعد به برادرش معاویه توسط عمر و فرمانروایی کوفه به ولید بن عقبة بن ابی محیط و سعید بن عاص توسط عثمان، - کسانی که پدرانشان از سران قریش بوده و توسط علی علیه‏‌السلام کشته شده بودند -از این موارد بود. اینها کارهایی بود که علی علیه‌‏السلام به محض رسیدن به خلافت بر بطلان آنها رأی داد و چنین افرادی را از حکومت بر مسلمانان برکنار کرد. بنابراین بیش‏تر مردم مکه و مدینه طرفدار خلفای گذشته بودند و میانه چندانی با آن حضرت نداشتند. طبیعی است که علی علیه‌‏السلام نمی‌‏توانست در میان چنین مردمی حکومت خود را قوام بخشد. 5⃣در طول بیست و پنج سالی که از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌‏گذشت به تدریج مردم از آن تحول معنوی و الهی که در اثر تعلیمات آن حضرت، پیدا کرده بودند، دور شدند. بسیاری از مردم در زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله) به دلیل اسلام، مقابل اقوام و خویشان مشرک خود می‌‏ایستادند و بارها اتفاق می‏‌افتاد که پسر در برابر پدر و برادر مقابل برادر درجنگ‏‌های صدر اسلام قرار می‌‏گرفتند. اما به هنگام خلافت امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام با این که همه مسلمان بودند، به اندازه‏‌ای دگرگون شده بودند که به علی علیه‏‌السلام به عنوان قاتل پدر و برادر و یا افراد عشیره خود می‏‌نگریستند، و از این ‏رو نمی‏‌توانستند رهبری او را بپذیرند و برخلاف آنچه در بیعت با سه خلیفه قبل انجام دادند (و همه به اتفاق بیعت کردند) عده‌‏ای که در میان آنها افراد سرشناسی دیده می‏شد، از بیعت با آن حضرت خودداری کردند. بسیاری از کسانی هم که به پیروی از مردم و از روی اکراه بیعت کرده بودند، چندی بعد از اطاعت خودداری ورزیدند. 1⃣4⃣