آغاز جنگ روانی رسانه های معاند با اعلام نظر شورای نگهبان
رادیو فردا:ردصلاحیت علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری توسط شورای نگهبان یک گام مهم در سلسله تلاشهای معطوف به روی کار آمدن «دولت حزباللهی» است که رهبر جمهوری اسلامی در دو سال گذشته بارها به آن اشاره کرده است.«دولت جوان حزباللهی» ترجمه یک رؤیای ناکام(آیت الله) خامنهای است که قرار بود در سیمای محمود احمدینژاد جلوهگر شود، ولی رویدادهایی چون انتخابات سال ۸۸ و فشارهای تحریمی دولت اوباما و سرانجام سرکشی احمدینژاد و یارانش آن را ناکام گذاشت.یک دهه پس از پایان آن رؤیا، اکنون چهرههایی چون ابراهیم رئیسی، سعید جلیلی، محسن رضایی، علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضیزاده میتوانند دوباره مهره رهبر جمهوری اسلامی در به نتیجه رساندن چنین پروژهای باشند.
صدای آمریکا: نهاد شورای نگهبان اصلیترین مانع در برابر یک انتخابات دموکراتیک است
بی بی سی: صادق آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به اعلام اسامی نامزدهای تاییدصلاحیتشده توسط شورای نگهبانی که خود عضو آن است، واکنش نشان داد.آقای لاریجانی در انتقاد به شیوه تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در توئیتر خود نوشت: "هیچگاه تصمیمات شورا را تا این حد غیرقابلدفاع نیافتهام؛ چه در تایید صلاحیتها و چه در عدم احراز صلاحیتها."
نظریه:با انتشار لیست نهایی کاندیداهای تأییدصلاحیت شده ،روند انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری وارد مرحله جدیدی شد ،اما ار آنجائیکه اسامی برخی چهره های شناخته شده در این لیست دیده نمی شود و ممکن است عدم تأیید صلاحیت آنها بر میزان مشارکت وگرمی تنور انتخابات تأثیر بگذارد، سوال این است که آیا بهتر نبود شورای نگهبان نسبت به برخی اسامی، اغماض بیشتری نشان دهد.،چراکه حضور برخی چهرهها در انتخابات، می توانست مشارکت را افزایش میدهد. در این زمینه چند نکته قابل ذکر است .
1-احراز صلاحیت نامزدها ،فارغ از ملاحظات سیاسی وظیفه شورای نگهبان است و شورای نگهبان هیچ وظیفه قانونی برای ایجاد شور انتخاباتی ندارد و صرفاً موظف است تا افرادی را که شرایط قانونی حضور در انتخابات دارند، بعد از بررسی دقیق، اعلام کند.
2-ایجاد شور انتخاباتی و تلاش برای ایجاد مشارکت حداکثری که موضوعی حیاتی است که برعهده سایر دستگاهها و نهادهاست و از حیطه کارکرد شورای نگهبان خارج است.
3- چنانچه شورای نگهبان با در نظر گرفتن مصلحتهای گوناگون از جمله ایجاد شور انتخاباتی و در نظر گرفتن وجهه برخی افراد و گروههای سیاسی نسبت به احراز صلاحیت آنها اقدام کند، دست به اقدامی زده که معمولاً نسبت به آن مورد اتهام قرار میگیرد؛ یعنی مهندسی انتخابات!
4-نکته بعدی این است که حد و مرز شورای نگهبان برای درنظر گرفتن مصلحتهایی از قبیل پایگاه اجتماعی کاندیداها، چیست؟ به کدام یک از کاندیداها باید به دیده اغماض نگریست و نسبت به کدام یک باید مصلحتسنجی را کنار گذاشت؟فرض را بر این بگیریم که شورای نگهبان، نسبت به کاندیدای اصلاحطلبی چون مسعود پزشکیان، اغماض به خرج دهد و برای اینکه ظرفیت اجتماعی این طیف سیاسی تمایل بیشتری را برای مشارکت در انتخابات پیدا کند، اقدام به تأییدصلاحیت وی کند (با علم به اینکه این کاندیدا، موانع قانونی برای حضور در انتخابات دارد)، در این صورت چرا نباید چنین اغماضی را نسبت به دیگر کاندیدای دارای پایگاه اجتماعی نشان داد که در زمان ثبتنام، اعلام میکند که در صورت ردصلاحیت، به قانون گردن نخواهد نهاد و در انتخابات شرکت نخواهد کرد؟
5-در مورد تعلق نامزدها به گرایش های سیاسی نیز برخی معتقدند که شورا باید نامزدها مساوی میان گرایش های سیاسی تقسیم می کرد،واین در حالی است که اگر شورا بدون درنظر گرفتن صلاحیتها عمل می کرد،باز متهم به مهندسی انتخابات می شد واین درحالی است که سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با خبرنگار آمریکایی خبرگزاری آسوشیتدپرس تأکید کرد که : «اگر تمام ۴۰ نفری که پرونده ثبتنامشان کامل است، صلاحیت کامل را داشته باشند، شورای نگهبان باید آن را اعلام کند».
با این حال، نامشخص بودن علّت عدم احراز صلاحیت کاندیداها موضوعی است که کماکان اهرمی برای هجمه به شورای نگهبان قرار میگیرد. پاسخ به این ابهام هم البته مشخص است؛ شورای نگهبان برای حفظ حرمت و حیثبت کاندیداها، دلایل رد یا عدم احراز صلاحیت کاندیداها را علنی نمیکند و صرفاً به خود آنان اطلاع میدهد.حال اگر برخی کاندیداها خواهان شفاف شدن دلایل ردصلاحیتشان از سوی این شورا هستند، خود میتوانند داوطلبانه اقدام به این کار کنند.اینکه عملکرد شورای نگهبان سؤالاتی را در افکار عمومی ایجاد کرده است، نه بهمعنای ضعف این نهاد، بلکه ناشی از کارکرد این نهاد و حساسیتها و ظرافتهای مأموریتی است که برعهده دارد.
عدم صدور مجوز حضور در انتخابات ریاست جمهوری برای افرادی که قبلاً این مجوز را دریافت کرده