سه کار فاخر و ماندنی رسانه ملی ✍ محمد کاظم انبارلویی صدا و سیما ایام ماه مبارک رمضان و نوروز بخش عظیمی از ظرفیت هنری و علمی کشور را توانست پای تبلیغ و ترویج اسلام و فرهنگ غنی شیعه را به رسانه ملی بیاورد. و سه کار ماندنی را در تاریخ تولیدات رسانه ملی به ثبت رساند. ۱. "محفل" امسال با برنامه های متنوع، با طراحی پیام هوشمندانه به پاسداشت ارزش های قرآنی و تلاش های مراکز فرهنگی قرآنی کشور همت گذاشت. محفل گمشده نهضت تلاوت در کشور ماست. محفل ذخایر غنی انسانی و قرآنی ملت ایران را در یک برنامه شاد و مفرح به تصویر کشید. محفل مخاطب را به تماشای اقیانوسی از حکمت، ادب و معرفت برد. محفل در سرتاسر کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی جای خود را در نگاه مخاطبان باز کرده است. تلاوتهای فاخر و قرائتهای دلنشین مخاطب را به سپهری از موسیقی الهی برد. محفل امسال یک رونمایی از جنبش قرآنی در سراسر کشور بود. جنبشی که زیر پوست شهرها و روستاها در جریان است. آثار وجودی این جنبش در فضای معنوی کشور بزودی در لایه های اجتماعی خود را نشان می دهد. برنامه های متنوع محفل یک "تک" هوشمندانه، قوی و کارساز در جنگ شناختی رسانه ملی با رسانه های اهریمنی دشمن است. این کار فاخر و ارزشمند نشان داد میتوان کارهای ایجابی بزرگی با تکیه بر قرآن تولید کرد و همانند سدی در برابر تهاجم فرهنگی دشمن قرار گرفت. محفل باید با کم و کیف بهتری نه تنها در ماه مبارک رمضان بلکه در طول سال به بهانه مناسبت ها تداوم یابد. به دست اندرکاران مخلص محفل خسته نباشید می گویم و آرزوی توفیقات بیشتر دارم. ۲.کار بزرگ و ستودنی سیما در این ایام "زندگی پس از زندگی" است. مسئله معاد بزرگترین دغدغه انسان است. پاسخ به پرسش های آن ضروری ترین کار، برای تبلیغ دین است. انسان چهار صفت دارد که او را از حیوان متمایز می کند. اول علم به هستی، دوم علم به خودش به عنوان بخشی از هستی، سوم اندیشیدن به تاریخ و چهارم مرگ اندیشی و مرگ آگاهی! مرگ اندیشی یک مساله مهم برای انسان است که او را به وادی تفکر در ابدیت می کشاند. خدا رحمت کند آیت الله حسن زاده آملی را در الهی نامه خود یک جمله تکان دهنده دارند و می فرمایند:" خدایا عاقبت چه خواهد شد، با ابد چه باید کرد؟!" انسان، مرگ اندیش و مرگ آگاه است. ما مرگ را می میرانیم. دغدغه اندیشیدن به مرگ هیچگاه انسان را رها نمی کند. همه پیامبران الهی آمده اند به این سه پرسش حیاتی پاسخ دهند. از کجا آمده ایم؟ آمدنمان بهر چیست؟ به کجا خواهیم رفت؟ موضوع اصلی برنامه زندگی پس از زندگی واکاوی علمی به این سه پرسش است. یکی از سیئات مدرنیته آن است که در نگاه انسانها به هستی شناسی، انسان شناسی و نگرش درست به تاریخ و از همه مهمتر موضوع مرگ آگاهی اخلال می کند، این اخلال طی دو قرن گذشته میلیونها انسان را به کام مرگ در جنگ اول و دوم جهانی و جنگهای پس از آن کشانده است. کار بزرگ دکتر عباس موزون و برنامه "زندگی پس از زندگی" آن است با یک تلاش علمی و پژوهشگرانه کاملا بر اساس یک مشرب پوزیتیوستی حقیقت مرگ و زندگی ابدی را با بداهت و صراحت نشان می دهد. معتبرترین دانشگاه های جهان روی این مقوله تمرکز علمی دارند. دیگر کسی حاضر نیست به حرف آن فیلسوف ابله که گفت؛ «اگر من روح را زیر چاقوی جراحی نبینم حاضر نیستم آن را بپذیرم!» گوش کند. روح ما دریاست ما در ساحل آن داریم دور خود می چرخیم. بازگشت به دریا حتمی است چه بخواهیم و چه نخواهیم وقت بازگشت را مرگ تعیین می کند. کار سیمای شبکه ۴،یک کار منحصر به فرد، ماندنی و با مخاطبان جدی فراتر از مرزهای ایران است. ۳.کار سوم و ماندنی سیما برنامه "چهارگاه" و برنامه "سرزمین شعر" در معرفی شاعران و حافظان فرهنگ موسیقیایی نواحی مختلف کشور بود. اساتید ادب و هنر و قلندران شعر امروز ایران به سیما آمدند و با نکته سنجی ها و کاوشهای هنری بدیع، مخاطب را در برابر تولیدات فرهنگی غنی اسلام و ایران قرار دادند. این کار، فاخر و ماندنی است و گستره شعر و زبان فارسی حداقل ۱۲ کشور جهان را در بر می گیرد که می تواند مخاطبانی در این کشورها را پا به پای قاب سیما در شبکه ۴ بنشاند. سرزمین شعر پارسی، فراتر از جغرافیای طبیعی ایران امروز است. خود کشوری پهناور است که در هر خطه آن یک شاعر بزرگ پارسی گوی به حکمرانی ادب و حکمت و اخلاق می پردازد. ادبیات فارسی در قلمرو شعر، داستان و رمان پا به پای محور مقاومت در منطقه و جهان به صورت یک نرم افزار قوی در کنار سخت افزارها عمل می کند. خدا رحمت کند شهید ابو مهدی المهندس را که می فرمود عربی زبان دین اسلام و فارسی زبان انقلاب اسلامی است. 🔸نسیم قزوین @nasimqazvin