🏴 مصائب امیر المؤمنین علیه السلام بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ☑️ عمّار می‌گوید: ▫️ به خانه آقا و مولایم اميرالمؤمنين علیه السلام رفتم و از ایشان اجازه‌ ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن (ع) در سمت راست و حسین (ع) در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌گریست و گاهی به حسن علیه‌السلام. هنگامی‌ که به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشک‌هایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامی‌ که آرام شدم عرضه داشتم: 🔹 اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان! ▫️ عرضه داشتم: 🔹 شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمائید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانه‌نشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آن‌ها سخت است. ▪️ می‌گوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود: 🔸 ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است. من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم. او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامی‌ که سخن می‌گفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامی‌ که راه می رفت مثل رسول خدا راه می‌رفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است. هنگامی‌ که او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می‌نمود که می‌ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی‌نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم را می‌گیرد و به زینب گریان نگاه نمی‌کنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت می‌آید. ⬅️ انوار العلومة، ص ۲۱۴ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجة الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۲۹ 🏷 ꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂ کانال فرهنگے‌هنرے نسل ظهور https://eitaa.com/Nasle_zohoor59 ꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂