داشتم‌ميرسيدم.... باوركن‌داشتم‌ميرسيدم... دستم‌كه‌ميخواست‌بخوره‌به‌ضريح... يه‌هويى‌چشام‌واشدوسقف‌اتاقموديدم.... آشفته‌ولى‌خوشحال... بازم‌همون‌خواب‌غمگين‌دلنشين... بغضم‌گرفت.. 🥺💔😭 بازهم‌دعوت‌نشدم... نمی‌دونم‌ولى‌دلم‌خوش‌بودكه‌امسال‌بيام‌وخودم‌روتوصحن‌حرمت‌خالى‌كنم... ‌يه‌سال‌بلكه‌به‌اندازه‌ى‌يه‌عمر منتظرت‌بودم‌صدام‌بزنى... ولى‌حيف‌كه‌خودم‌خرابش‌كردم حتما.... مگه‌اينطور‌نيس؟ 💔 باكارام... بااذيتام... باحجابم... ياغروروغيبتم... میدونم‌هروقت‌گناه‌کردم‌و‌راه‌رو‌کج‌رفتم‌دیدی‌،،،منو‌ببخش اماصادقانه‌دوستت‌دارم... اين‌دوس‌داشتن‌روازاعماق‌وجودم‌میخوام‌بهت‌نشون‌بدم‌.... ميخوام‌بااين‌دوس‌داشتن‌هام‌چندتاقولی‌هم‌بهت‌بدم.... اومدم‌خوب‌بشم‌اومدم‌قول‌بدم‌وبگم‌که‌هرکاری‌برات‌میکنم..... ،باورکن‌هرکارمیکنم‌تاخوشحالت‌کنم، ❤️ قول‌میدم‌جبران‌کنم.... امام‌حسینم‌،‌محرم‌تموم‌شدواربعینت‌شد،ولی‌نشدکه‌بیام‌حرمت،میدونی‌چقدردلم‌میخواست‌که‌بیام،میدونم‌که‌حواست‌بهم‌هست‌وهیچوقت‌تنهام‌نمیذاری‌وخبرداری‌ازدل‌تنگم... باشه‌بازم‌امسال‌رودوباره‌باصبروگریه‌کردن‌برای‌تومیگذرونم... ومیشینم‌به‌انتظار‌اربعین‌بعدی‌ امام‌حسین یه‌قول‌دیگه‌هم‌میدم.... که‌یه‌روزبابچه‌های‌غزه‌باهم‌بیایم‌زیارتتون..🥲 ان‌شاءالله‌به‌حق‌سه‌سالتون‌مردم‌جهان‌ازحق‌سه‌ساله‌های‌غزه‌دفاع‌میکنن.. میدونم‌که‌یه‌روزبه‌دست‌فرزندت‌ویاراش... تموم‌میشه‌همه‌این‌ظلم‌ها °•○✨