در صحبت با بسیاری از افرادی که از مشکلات اقتصادی رنج میبرند عدم تدبیر در اقتصاد مشاهده میشود؛ حتی گاه دیده میشود که افرادی با آنکه درآمدی بالاتر از بسیاری از افراد جامعه دارند نمیتوانند زندگی خود را اداره نمایند، درحالی که بسیاری از افراد با درآمدی به مراتب کمتر زندگی خوبی دارند؛ اینها کسانی هستند که هنر تدبیر در اقتصاد را ندارند و به همین دلیل درامدشان کفاف آنها را نمیدهد. امیرمؤمنان(ع) در این مورد میفرماید:
الاقتِصادُ بُلغَةٌ.[4]
میانه روى، کفاف زندگى راتأمین مى کند.
انسانهایی که حساب و دخل و خرج خود را ندارند معمولا در زندگی دچار کاستی میشوند و باصطلاح مردم کم میآورند، اما انسانی که قبل از خرج کردن به دخل خود نگاه میکند و دارائی خود را بر اساس اولویتهایش خرج میکند از فقر و مشقات آن در امان خواهد ماند.
سبک شدن هزینههای زندگی
امروزه با آنکه گرانی در جامعه وجود دارد اما بخش عظیمی از فشار روانی بر افراد به دلیل عدم مراعات میانهروی در اقتصاد خانواده است؛ افراد حتی اگر توانگر هم باشند زمانی که بار زندگیشان سنگین شود از لحاظ روحی و روانی در فشار قرار میگیرند. وقتی به شیوه زندگی این افراد نگاه میکنیم به وضوح میبینیم که عدم توجه به میانهروی در معیشت باعث بالا رفتن مخارج آنها شده است. به عنوان مثال تعویض اسباب منزل قبل از فرسایش کامل به عنوان یک سنت در میان توانگران و حتی قشر متوسط باعث شده است تا این مخارج گاه تا چند برابر افزایش پیدا کند؛ امیرمومنان(ع) در این بار میفرماید:
مَن تَحَرَّى القَصدَ خَفَّت علَیهِ المُؤَنُ.[5]
هر که میانهروى پیشه کند، هزینه زندگیش سبک شود.
توانگری
توانگری در ادبیات اقتصادی چیزی بالاتر از داشتن به اندازه گذران زندگی است و شاید معادل آن را به ادبیات روز بتوان به رفاه تعبیر کرد؛ از فواید میانه روی در اقتصاد این است که انسان به حد توانگری میرسد و میتواند از توانگری خود در امور مختلفی مثل امور خیریه استفاده کند. بسیاری از افراد توانگری را در کار بیشتر و یا زرنگی در بازار جستجو میکنند؛ اگرچه کار بیشتر و آگاهی به اصول بازار از اسباب توانگری به حساب میآید اما یقینا یکی از اصلیترین مؤلفههای توانگری میانهروی در اقتصاد است؛ رسولخدا(ص) در روایتی به این نکته اشاره کرده و میفرماید:
مَنِ اقتَصَدَ أغناهُ اللّهُ .[6]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که میانه روى کند، خداوند توانگرش گرداند.
در واقع میانهروی در اقتصاد باعث میشود تا داشتههای انسان هرچند کم، در مسیر رشد قرار گیرند و فزونی یابد و عدم توجه به این نکته باعث میگردد تا سرمایههای زیاد با همه زیادیشان در مسیر نابودی قرار گرفته و مضمحل شود؛ امیرمومنان(ع) در مورد عارضه عدم تدبیر در اقتصاد میفرماید:
الاقتِصادُ یُنمی القلیلَ ، الإسرافُ یُفنی الجَزیلَ.[7]
میانهروى، مال اندک را رشد مىدهد و اسراف، مال زیاد را نابود مىکند.
نکته جالب توجه این است که این توانگری در صورتی مانا و پویا است که آن حالت توجه به تدبیر اقتصادی به عنوان سیره مستمره فرد در زندگی قلمداد شود وگرنه در صورتی که این تدبیر فقط به دوره فقر منحصر شود حتی در صورت حصول توانگری بازگشت فقر اجتناب ناپذیر است امیرمؤمنان(ع) در مورد لزوم استمرار این سیره میفرماید:
مَن صَحِبَ الاقتِصادَ دامَت صُحبَهُ الغِنى لَهُ ، وجَبَرَ الاقتِصادُ فَقرَهُ وخَللَهُ.[8]
هرکس با میانهروى همنشین شد، همنشینىِ توانگرى با او دوام یافت و میانهروى فقر و کاستى او را جبران کرد.
تدبیر اقتصادی و آینده نگری
یکی از زوایایی که از آن میتوان به مسئله تقدیر المعیشه یا مدیریت اقتصادی نگریست بحث آینده نگری و دور اندیشی است.
موضوع اقتصاد در همه ادوار تاریخ با توجه به مؤلفههای تاثیرگذار بر بازار فراز و نشیبهای زیادی داشته است؛ به گونهای که گاه ثروتمندان بزرگ در این فراز و نشیبها بر زمین خوردهاند و دارائیهایشان را از دست دادهاند؛ به همین دلیل انسان مدبر تلاش میکند تا با نگاه به آینده و پیش گرفتن مسیر میانه از آسیبهای اقتصادی بازار در امان بماند و خود را از گرفتاری به فقر مصون بدارد؛ امیرمومنان(ع) با اشاره به این مهم میفرماید:
مَنِ اقتَصَدَ فِی الغِنى والفَقرِ فقدِ استَعَدَّ لِنَوائبِ الدَّهرِ.[9]
هر که در توانگرى و تهیدستى میانهروى کند، خود را در برابر حوادث سخت روزگار آماده کرده است.
منابع:
[1] بحار الانوار ،ج 78 ،ص 172
[2] تنبیه الخواطر، ج 1، ص167
[3] من لا یحضره الفقیه، ج2، ص64، ح1721.
[4] بحار الأنوار، ج78، ص10، ح67 .
[5] بحار الأنوار، ج71، ص342، ح15
[6] تنبیه الخواطر ،