🌴💎🌴امتداد مهر خدا
میخواهم امشب با تو مرور کنم چند روز آسمانی را.
یادت هست همین چند صباح پیش
حالی را هدیه دادی به من
که گویی تنم روی زمین، ولی جانم رو به آسمان در پرواز بود؟
دنیا هر چه عشوه میآمد برایم
مثل دلقکی میماند که هنر خنداندن ندارد.
حتّی نمیتوانست لبخندی روی لبم بنشاند.
خودش را میریخت به پایم
طوری راه میرفتم که حتّی کمی آلوده به دنیا نشوم.🌴💎🌴
میدید فایده ندارد
التماسم میکرد تا دلم به رحم بیاید.
به اندازۀ ذرّهای و لحظهای دلم نمیسوخت برایش.
یادت هست وقتی نتوانست مرا به سوی خود بکشاند
زهر کینهاش را با دردهای پی در پی ریخت
و از من در برابر دردها لبخندی را دید
که آرزو داشت در میان دلقکبازیهایش ببیند.🌴💎🌴
این لبخندها برایش پیغام مرگ داشت.
یادت هست برای دور و بریهایم چه قدر دوستداشتنی شده بودم
مینشستند و تماشایم میکردند.
اینها همه حاصل حسّی بود از دوستی تو با خودم داشتم.🌴💎🌴
خیال میکردم که تو پا پیش گذاشتهای
و به سؤالم پاسخ مثبت دادهای.
در آن حال که بودم، خیال نمیکردم که نقطۀ پایانی داشته باشد
ولی چشم باز کردم و دیدم حالم رفت و من ماندم.🌴💎🌴
آقا!
میشود بگویی که آن حال، هدیۀ تو بود یا خیال من؟
و اگر هدیۀ تو بود، میشود بگویی چرا پس گرفتیاش؟
و اگر پس گرفتهای، میشود بگویی چه کار باید کنم
که دوباره به من هدیهاش کنی؟
زندگی بدون آن حال، برایم زجر مدام است.🌴💎🌴
امتداد این زجر را نپسند برایم.
شبت بخیر امتداد مهر خدا!
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🌴🌴💎🏴💎🌴🌴