همه ما یك عذرخواهى به
احساس خود بدهكاریم .
زمانى كه براى نگه داشتن آدمهاى
اشتباه پافشارى كردیم!
آن زمان كه دروغ شنیدیم و سكوت كردیم ...
جایى كه باید می رفتیم اما ایستادیم!
از هیچ و پوچ رؤیا ساختیم و ذوق كردیم!
براى فرار از حقیقت لج كردیم
و لج كردیم و لج كردیم !...
خاموش كن فانوس وابستگى ات را ...
گاهى چه اصرار بیهوده ایست
اثبات دوست داشتن مان به آدمها !
معرفت هاى بیجایمان ، مهربانى هاى
الكى مان ، تلاشهاى بى مورد
براى حفظ رابطه هایمان !...
وقتى براى بعضی آدم هاى امروزى
خوبى و بدى یكسان است .