مقصود عاشقان دو عالم لقای توست مطلوب طالبان به حقیقت رضای توست هر جا که شهریاری و سلطان و سروریست محکوم حکم و حلقه به گوش گدای توست بودم بر آن که عشق تو پنهان کنم ولیک شهری تمام غلغله و ماجرای توست هر جا که پادشاهی و صدری و سروریست موقوف آستان در کبریای توست قومی هوای نعمت دنیا همی پزند قومی هوای عقبی و ما را هوای توست هر جا سریست خستهٔ شمشیر عشق تو هر جا دلیست بستهٔ مهر و هوای توست کس را بقای دائم و عهد قدیم نیست جاوید پادشاهی و دائم بقای توست گر می‌کشی به لطف وگر می‌کشی به قهر ما راضییم هرچه بود رای رای توست امید هر کسی به نیازی و حاجتی است امید ما به رحمت بی‌منتهای توست هر کس امیدوار به اعمال خویشتن سعدی امیدوار به لطف و عطای توست  🌴💎🌴