♦️گستره عقل در تفهم و تحقق دین♦️
🔹عقل در مقام تحقیق «در دین» و «در باره دین»، و نیز در امر دینداری و مقام تحقق دین، کارکردها و دستاوردهای بسیاری دارد. کارکرد و کاربرد عقل در دین پژوهی، یکی از مباحث اساسی منطق کشف گزارهها و آموزههای دینی به شمار می رود.
🔹انبیای الهی(ع) نیز احراز اصلالاصول دین را به عقل یا فطرت آدمیان ارجاع میدهند؛ منکران وجود خدا را مورد خطاب قرار میدهند که: «اَ فِی اللهِ شَکٌ فاطرِ السَّمواتِ و الأرضِ»
آیت الله علی اکبر رشاد بخش اول
▫️عقل در مقام تحقیق در «دین» و «در باره دین» و نیز در دینداری و مقام تحقق دین، کارکردها و کاربردهای بسیاری دارد که این کارکردها به اقسام مختلف و متنوعی قابل تقسیم است. در مقالة حاضر، ضمن ارائه هشت تقسیم براساس یکی از فراگیرترین تقسیمات کارکرد عقل، یعنی کارکردهای عام و کارکردهای خاص، به شرح مختصر موارد پرداخته میشود.
▫️نویسنده ضمن اذعان به این نکته که بحث مستوفا از این موضوع در یک مقاله به انجام نمیرسد، در ادامة مقاله، طرحنامهای را با عنوان «ساختار تفصیلی کارکرد و کاربرد عقل در دینپژوهی» که میتواند دستمایهای برای پژوهشی جامع و کامل باشد، پیشنهاد داده است.
🔸مراد از کارکردهای عقل در باب دین، انواع سهمگذاری و نقشآفرینی عقل در قلمرو دینپژوهی و دینداری است. عقل در مقام تحقیق «در دین» و «در باره دین»، و نیز در امر دینداری و مقام تحقق دین، کارکردها و دستاوردهای بسیاری دارد. کارکرد و کاربرد عقل در دین پژوهی، یکی از مباحث اساسی منطق کشف گزارهها و آموزههای دینی به شمار می رود.
🔸مجموع کارکردهای عقل از جمله به صورتهای سهگانه زیر قابل دستهبندی است:
1⃣ معرفتزایی؛
2⃣ معناگری؛
3⃣سنجشگری.
🔸معرفتزایی عقل در فهم دین ـ که نخستین و مهمترین نقش آن است ـ به این معناست که پاره ای از معارف دینی را عقل، تولید میکند و در اختیار ما قرار میدهد. «خدا موجود است»، یک گزاره معرفتی است که از حقیقتی نفس الامری حکایت میکند، این گزاره به ما میگوید: در خارج از ذهن آدمی، حقیقتی به نام خدا وجود دارد. به رغم آنکه «خدا موجود است»، یک گزاره پایه دینی است، دستاورد نقل ـ آیات قرآن و روایات معصومان(ع) ـ نیست.
🔸پیش از اثبات مبدأ دین و نبوت عامه و خاصه، و قبل از احراز حجیت کتاب مُنزَل و کلام و کردار معصوم، تمسک به نقل، مستلزم دور است. نخست باید وجود خدایی که نبی از ناحیه او مبعوث گشته و کتاب از جناب او آورده است ثابت گردد، سپس برای تبیین اثبات گزارههای دینی به نقل تمسک شود.
🔸چنانکه ملاحظه می کنید گزاره «خدا موجود است»، اصلالاصول دین است، و همه گزارههای حِکمی دین مبتنی بر آن است و اگر مبدأ و ماورایی نباشد، باید و نباید قدسی، و شاید و نشاید ارزشی، بی¬معنا خواهد بود. همه آموزههای حُکمی و خُلقی دین، جملگی معنیداری و ارزشمندی خود را وامدار آناند و به مدد عقل ادراک و اثبات میشوند.
🔸اینکه شمار اصول دین، سه یا پنج و گاه افزونتر انگاشته می شود، تنها یک تقسیم تعلیمی مسامحی است، والا اصل اصیل دین، یکی است و آن گزاره «اللهُ موجودٌ» است.
🔸اما میگوییم: از آنجا که خداوند، حکیم، عادل، رحیم و لطیف است، مخلوق خود را به مسیر کمال هدایت میکند؛ بدینسان نبوت و نزول وحی ثابت می شود. بدکاران و نیککاران را کیفر میکند و پاداش میدهد؛ پس معاد لازم است.
🔸انبیای الهی(ع) نیز احراز اصلالاصول دین را به عقل یا فطرت آدمیان ارجاع میدهند؛ منکران وجود خدا را مورد خطاب قرار میدهند که: «اَ فِی اللهِ شَکٌ فاطرِ السَّمواتِ و الأرضِ» (ابراهیم: ۱۰)؛ آیا در وجود خدایی که آسمانها و زمین را پدید آورده شکی هست؟ یعنی شما به عقلتان و فطرتتان رجوع کنید و ببینید آیا امکان دارد که خدا نباشد. بنابراین عقل و فطرت نقش معرفتزایی دارند و خود رأساً بخشهایی از معرفت دینی را تولید میکنند.
🔸پاره ای از آیات مانند «کَذلِک یُحیی اللهُ الْمَوتی وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَعْقِلُون» (بقره: ۷۳)، «اُفٍّ لَکُم وَ لِما تَعْبُدونَ مِن دوُن اللهِ اَ فَلا تَعْقِلُون» (انبیاء: ۱۰)، همچنین آیات ۱۶۴ و ۱۷۰ و ۱۷۱ سوره بقره و نیز آیه ۲۲ سوره انفال، بر معرفت زایی عقل تأکید می ورزند؛ کما اینکه برخی از آیات، علم را به عنوان منبع یا مدرک حقیقتشناسی و معرفتیابی، عِدل کتاب وحیانی میانگارند، مانند «ائتونی بِکِتابٍ مِنْ قَبلِ هذا اَو اثارهًٍٍْْْْْْْْ مِنْ عِلمٍ» (احقاف: ۴). برخی دیگر نیز سمع (نقل) و عقل را در عرض همدیگر حجت میدانند و بر منکران، احتجاج مینمایند، مانند «وَ قالُوا: لَو کُنّا نَسْمَع اَو نَعْقِل ما کُنّا فی اَصْحابِ السَّعیر» (ملک: ۱۰).
ادامه دارد ...
http://iict.ac.ir/1400/06/gosstare/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami