❇️
انفجار ضاحیه و قواعد جدید نبرد
۱. دقایقی پس از ترور امروز در بیروت، سری از محل انفجار زدیم. هدف ساختمان چندطبقهای در پشت بیمارستان بهمن بود. هدف: یکی از کلیدیترین فرماندهان نظامی حزبالله. اسرائیل با اقدام امشب، پس از ۱۸ سال خط قرمز مهمی را شکست: ترور مستقیم فرماندهان حزبالله در ضاحیهی جنوبی بیروت با اعلام رسمی و پذیرشِ علنیِ مسئولیت آن.
۲. اسرائیل بازی شکستخورده در حوزهی نظامی را به حوزهی امنیتی کشاند. حوزهای که در آن دست بالا، مزیت نسبی و قدرت مانور زیادی دارد. چرا؟ چون نه توان تهاجم همهجانبه به لبنان را دارد و نه در شرایط کنونی حتی حاضر است ریسک حملهی کنترل شده به جنوب را متحمل می شود. پس بهترین تاکتیک، تحمیل قواعد جدید نبرد به حزبالله از طریق ضربات نقطهای (چیزی که حزبالله دست پایین را دارد) به این جنبش است. سیاستی که روز گذشته از مرز جنوبی لبنان پیشبینی شد:
«اسرائیل امروز بیش از آنکه بهدنبال راه انداختن جنگی همهجانبه و گسترده علیه لبنان باشد، بهدنبال آن است که «قواعد جدید نبرد» را به حزبالله تحمیل کند... بهدنبال آن است که از طریق وارد آوردن ضرباتی نقطهای به حزبالله، قواعد جدید نبرد را به مقاومت لبنان تحمیل کند.»
۲. برخلاف آن چه برخی می پندارند، من این ترور را نه خروج اسرائیل از تحیر که گامی از سر استیصال می دانم. درست است که این ترورها برای حزبالله خسارت است اما
#بالضروره به معنی شکست آن نیست. تاریخ حزب مملو از ترور و شهادتهایی است که هزینه داشته اما وقفهای در کار آن ایجاد نکرده است. اگر نگویم خون تازهای در رگ آن دمیده است. انتخاب چنین ریسکی، بیش از هر چیز ناشی از ناتوانی رژیم در پاسخ گسترده و حالا حتی کنترلشده به مقاومت در فاز نظامی است. مشکل اما این است که ترور، برای اسرائیل اگر به قیمت یک شکست بزرگ دیگر تمام نشود، پیروزی نخواهد آورد. نه ماشین نظامی حزب را متوقف خواهد کرد. نه مقاومت را به شمال لیتانی هل خواهد داد و نه در استمرار سیاست فرسودن رژیم در جبههی شمالی تجدیدنظری ایجاد خواهد کرد. اگر مصرتر نکند. پس نفْس ترور، رژیم را از تحیر خارج نخواهد کرد. اگر در روزهای پیشرو متحیرتر نکند.
۴. اهمیت این ترور بیشتر به مکان تحقق آن است تا هدف آن. و گرنه اسرائیل در تمام این ده ماههی طوفان اقصی چندده رزمنده و چند فرماندهی برجسته حزب را با ترور مستقیم به شهادت رسانده است. اهمیت این ترور به شکستن شیشهی خانهی امن حزبالله است. تنها مانده بود ترور مستقیم در قلب ضاحیهی جنوبی که آن را هم کلید زد. و گرنه تاریخ حزبالله مملو از ترور و شهادت است. از بدو تاسیس تا امروز.
با این اتفاق، حالا توپ در زمین حزبالله است. این حمله بهمثابه قاعدهی جدیدی در نبرد خواهد بود که تن دادن به آن، به معنای پذیرش ضربه در درون قلعهی مستحکم امنیتی حزبالله است. به معنی فقدان امنیت برای رهبران و فرماندهان حزبالله در امنترین مربع آن است:
محلهی حارة حریک. حزبالله اگر زیر بار این اتفاق برود، این ضربه از یک استثناء به یک رویه و قاعده تبدیل خواهد شد. و این هزاران بار پرهزینهتر از شهادت این یا آن فرمانده است. هرچه قدر بزرگ و خبره.
۵. حزبالله بارها و بارها نشان داده که استاد بُردن بازیهای راهبردی است. ولو به دلیل ناهمترازی تکنولوژیک یا دشوارههای سیاسی، بازی تاکتیکی را واگذار کند. این فرصت خوبی برای حزب است تا علیرغم تمام محدودیتهایش، خطوط قرمز خود را توسعه داده و محدودیتها و قواعد جدیدی را به رژیم تحمیل کند: یک پیروزی راهبردی دیگر به بهای یک خسارت تاکتیکی. آیا چنین چیزی در راه خواهد بود؟ نمیدانم. نباید سقف توقعات را هم بالا برد. حزبالله کارش را بلد است. منتظر روزهای سرنوشتساز پیشرو خواهیم بود.
✍️ه.م.زارع
@Omid_be_ayande110