بِســــْــــمِ رَبِّ الْشُــ♥ــهَداٰ
📌 قسمتی از دست نوشته های شهید زینب کمایی
«خانه ی خودم را ساختم. اینجا جای من نیست.
باید بروم. باید بروم.»
روی بیشتر دفترهایش نوشته:
«او می بیند.»
«به نام او که از اویم.
به نام او که به سوی اویم.
به نام او که به خاطر اویم.
به نام او که زندگی ام در جهت اوست.
رفتنم به اوست، بودنم به اوست، جانم اوست. احساسش می کنم.
با ذره ذره ی وجود احساسش می کنم،
اما بیانش نتوانم کنم
#من_میترا_نیستم
๑|@Online_chichak |Ꮺ