❞̶͟͞انـسـ بــا قلم❝
❞̶͟͞انـسـ بــا قلم❝
گفت دنبالپسرممیگردم خیلیوقتهگمشده فقطدارممیگردمواسهاینکه حتیشدهیهتیکهاستخون یهتیکهچفی
اونخانوممیگفت پسرمتویاینآبگمشده دلمواسشتنگمیشهمیاماینجا تواینخاکامیگردمدنبالش💔