👌⚡️ مأمون با اين كار به همه شيعيان، مزورانه"۲" ثابت می‌كرد كه ادعای غاصبانه و نامشروع بودن خلافت‌های مسلط كه همواره جزو اصول اعتقادی شيعه به حساب می‌رفته يك حرف بی‌پايه و ناشی از ضعف و عقده‌های حقارت بوده است، چه اگر خلافت‌های ديگران نامشروع و جابرانه بود خلافت مأمون هم كه جانشين آنهاست می‌بايد نامشروع و غاصبانه باشد، و چون علی‌بن‌موسی‌الرضا با ورود در آن دستگاه و قبول جانشينی مأمون، او را قانونی و مشروع دانسته پس بايد بقيه خلفا هم از مشروعيت برخوردار بوده باشند و اين نقض همه ادعاهای شيعيان است.✔️ ✴️ با اين كار نه فقط مأمون از علی‌بن‌موسی‌الرضا ‌علیه‌السلام بر مشروعيت حكومت خود و گذشتگانش اعتراف می‌گرفت بلكه يكی از اركان اعتقادی تشيع را كه همان ظالمانه بودن پايه حكومت‌های قبلی است نيز درهم می‌كوبيد. ⬅️ علاوه‌بر اين، ادعای ديگر شيعيان مبنی بر زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی ائمه به دنيا نيز با اين كار نقض می‌شد، و چنين وانمود می‌شد كه آن حضرت فقط در شرايطی كه به دنيا دسترسی نداشته‌اند نسبت به آن زهد می‌ورزيدند و اكنون كه درهای بهشت دنيا به روی ايشان باز شد، به سوی آن شتافتند و مثل ديگران خود را از آن مغتنم كردند. ـــــــــــــــــــــــــــ ۲(زور: با دورویی)