باشد که خسته باشم درخود شکسته باشم /با این سرود شادی از نیست جسته باشم /پر از ترانه خورشید جوشیده در نگاهت /پاشید عطر حاجت از نیست بسته باشم /در کوی عاشق زار یک فکر مردم آزار /میگوید از برایت در خشم رسته باشم /پیوسته ازهوایت حرف و سخن برایت /آنقدر گفته باشم‌ حتی نشسته باشم /در قدر ظاهر خواب یک شب شکوفه آید /بشکفته در نگاهت آنجا که کشته باشم /بی صبح رونق عشق آمد دل و صدایت /در قاب آیینه نیست شاید شکسته باشم /ای شوق فکرت راه آیدنگاه فردا /در جوش و در خروشم با آنکه خسته باشم (م.خ)https://eitaa.com/Ostadkhosravi