*👇👇حتماً مطالعه کنید*👇
هنگامی که آمریکاییها تصمیم به مذاکره با انقلابیون ویتنام گرفتند از آنها خواستند تا هیئتی را به نمایندگی از خود به پاریس بفرستند تا در مورد توقف جنگ پس از آتشبس با انقلابیون ویتنام و سربازان آمریکایی بحث کنند.
انقلابیون ویتنامی هیئتی متشکل از چهار انقلابی(دو زن و دو مرد) را اعزام کردند. CIA برای اقامت این هیئت در معتبرترین هتلهای پاریس جایگاه آماده کردند و تمام امکانات آسایش و لذت را برای آنها فراهم کردند.
هنگامی که هیئت ویتنامی به پاریس رسید و در فرودگاه فرود آمد، خودروهایی در انتظار آنها بودند که هیئتِ آنها را به محل اقامت خود منتقل کنند.
اما هیئت از سوار شدن به اتومبیلها امتناع کردند و درخواست کردند که از فرودگاه به روش خود خارج شوند و در ساعت مقرر در جلسه شرکت خواهند کرد.
هیئت آمریکایی از این موضوع متعجب شده و از رئیس هیئت میپرسند که کجا میمانید؟ آنها پاسخ میدهند که ما در منزل یک دانشجوی ویتنامی در حومه پاریس میمانیم. ما در کوهها و روی سنگها خوابیدیم و علفهای هرز خوردیم. اگر طبیعت ما تغییر کند میترسیم که وجدان ما با آن تغییر کند بنابراین ما را تنها بگذارید.
لذا هیئت ویتنامی رفت و در خانه دانشجوی ویتنامی اقامت گرفت و بحثهایی کرد که منجر به پایان اشغالگری آمریکاییها در تمام ویتنام شد.
از همان ابتدا هنگامی که دو هیئت در فرودگاه با یکدیگر دیدار کردند آمریکاییها خواستند ابتکار عمل را برای دست دادن با هیئت ویتنامی به عهده بگیرند، اما ویتنامیها نپذیرفتند و حاضر به دست دادن با آمریکاییها را نشدند، رئیس هئیت ویتنامی گفت: ما هنوز دشمن هستیم و مردم به ما اجازه ندادهاند با شما دست بدهیم ...💥💥💥
💢👈 آنکه وجدان خود را میفروشد کشور خود را میفروشد.
یک شخص میتواند با دریچههایی زندگی کند که پزشکان در قلب او قرار میدهند و میتواند با نیمی از ریه زندگی کند ... اما او نمیتواند با نیمی از وجدان زندگی کند ...
قابل توجه اصلاحطلبان و دوستانِ کدخدا، آمریکای جنایتکار💥🔥‼️