چندین شهید به اسم شهید ابراهیمی شنیده بودم، اما نمیدانستم که این شهید کدام شهید ابراهیمی است؟ اهل کدام شهر است؟ مزارش کجاست؟
متاسفانه به خاطر مشغله های زندگی و یا بهتر بگویم تنبلی و بی همتی فرصت نشد که در مورد این شهید بیشتر تحقیق کنم...
مدتی گذشت
یک روز، روز جمعه، دیدم که یکی از کانالهایی که مدت ها عضو آن کانال بودم یک کلیپ گذاشته توی کانال، با عنوان "زندگی نامه شهید محمد حسن ابراهیمی"
مدت ها بود در این کانال عضو بودم، یک کانال معرفتی تربیتی بود، نه یک کانال شهدایی...
اما آن روز یک کلیپ از زندگی یک شهید گذاشته بود
زندگی شهید ابراهیمی
تا اسم شهید ابراهیمی را دیدم کنجکاو شدم که ببینم آیا این شهید ابراهیمی، همان شهید ابراهیمی داخل کتاب است؟
تا کلیپ را باز کردم دیدم ماجرای همان طلبه شهید است که در کشور گویان به دست جاسوسان سیا به شهادت رسیده بود
و یادم آمد که همین روزها سالگرد شهادت و خاکسپاری این شهید بزرگوار بوده
به لطف خداوند با این کلیپ اطلاعات مختصری نسبت به شهید پیدا کردم ، اما هنوز سوالات ذهنم باقی بود...
چه کردی ای شهید که خداوند این همه نفوذ کلام به تو داد تا "طبیب دلها" شوی و مردم را جذب تشیع کنی؟
چه کردی که مورد بغض کینه وهابیت و دشمن آمریکایی شدی؟
چه شد که نقشه ترور تو را کشیدند؟
چه شد که چنان شهادتی نصیبت شد که ترکیبی از مصیبت هایی که اهل بیت (ع) کشیده بودند، هم به تو هدیه شد...
هم اسارت
هم شکنجه
هم دست های بسته
هم گلوله به سر
و هم انداختن در گودال...
و سوالهای دیگر...
باز دو سه ماهی گذشت و سعی میکردم در ذهنم یادی از این شهید را زنده کنم...
مدتی گذشت تا همین چند روز پیش قبل از محرم...
از خیابان رد میشدم که دیدم در یک پارک یک نمایشگاه برپا شده و چندین غرفه دارد، کنجکاو شدم برم ببینم چه نمایشگاهی است
اما قبل از تماشای غرفه ها، اول به وضوخانه پارک رفتم، به محض اینکه وارد وضوخانه پارک شدم، یهو بعد از چند سال یکی از دوستان قدیمی را که در راهیان نور خادمی میکرد و کار روایت گری هم انجام میداد، دیدم
چند سالی بود که او را ندیده بودم، تعجب کردم، پرسیدم شما برای نمایشگاه اینجایی یا اینجا غرفه دارید؟
گفت غرفه فروش کتاب داریم، به غرفه ما هم سر بزن...
گفت و رفت
من هم بعد رفتم به بازدید از نمایشگاه و به غرفه آن ها هم سری زدم، کتاب میفروختند، مخصوصا کتاب شهدا...
روی میز چند کتاب در مورد شهدا بود، یکی را انتخاب کردم که بخرم
همینطور که داشتم آن کتاب های روی میز را نگاه میکردم، فروشنده به یکی از کتاب های توی قفسه اشاره کرد و گفت: این کتاب را نمیخواهی؟
کتاب "جمعه دوم آوریل"؟ خیلی کتاب قشنگیه...
حواسم به کتابهای روی میز بود و خیلی به سخنش دقت نکردم
دوباره گفت، کتاب "جمعه دوم آوریل" را نمیخواهی؟ خیلی قشنگه!
گفتم الان پول زیادی همراهم نیست، نمیتوانم هر دو سه تا کتاب را بخرم
دوباره تکرار کرد و گفت ولی این کتاب خیلی قشنگه ها!
دو سه بار تکرار کرد، اما انگار حواس من جمع نبود، تا حالا اسم آن کتاب را نشنیده بودم...
دوباره تکرار کرد
بلاخره پرسیدم: موضوع کتاب چیه؟
گفت: "زندگینامه یک شهید"
پرسیدم: کدام شهید؟
گفت: شهید ابراهیمی؟
تا اسم "ابراهیمی" را شنیدم، حساس شدم؛ پرسیدم کدام شهید ابراهیمی؟
جواب داد: "محمد حسن ابراهیمی"، همان که در کشوری در آمریکای جنوبی کشته میشه 😭
تا این جمله را شنیدم، گفتم:
چرا... چرا... چرا.... من این کتاب رو میخوام! 😭
کتاب قبلی را پس دادم و به جایش آن کتاب را برداشتم
پیش خودم گفتم شاید جواب سوالهایم در این کتاب باشد
کتاب "جمعه دوم آوریل"
طاقت نیاوردم که تا خانه صبر کنم، توی تاکسی کتاب را باز کردم، دیدم که صفحات اول کتاب پیام تسلیت مقام معظم رهبری نوشته شده، در سال 1383
حضرت آقا از این طلبه شهید به عنوان "مجاهد جبهه تعلیم و تبلیغ" نام برده بودند...
این پیام را مقام رهبری در سال 83 داده بودند و من تا حالا نشنیده بودم... چقدر شرمنده شدم که از مجاهدت های این شهید بزرگوار چیزی نمیدانستم...😔😔
چقدر این طلبه شهید با وجود این همه مقام و جایگاه علمی و تلاشی که برای خدمت به امام زمان (عج) کرده بود، غریب و گمنام بود...
حدود 18 سال از شهادت او میگذرد، و همچنان غریب و گمنام است...
۱۵ سال پیش کتاب کوچکی درباره این شهید منتشر شده بوده، اما یک انتشارات بعد از 15 سال تصمیم میگیرد مجددا کتابی کاملتر و جدیدتری در مورد زندگی نامه این شهید منتشر کند... و این کتاب سال گذشته (۱۴۰۰) منتشر میشود
شاید تقدیر و خواست خداوند بر این بوده که کمی غبار غربت و گمنامی از نام این شهید برداشته شود و افراد بیشتری با مجاهدت های این شهید بزرگوار در راه تبلیغ تشیع و آشنایی مردم جهان با مهدی موعود (عج) آشنا شوند
ادامه 👇