گوشه گوشه این کتاب شاهد و روایتگر ارادت فوق العاده این شهید به خانم صدیقه طاهره (س) است... حتی در تماسهایش با ایران از همان پشت تلفن از پدرش میخواسته که برایش روضه حضرت زهرا (س) بخوانند یا حتی از دیگران میخواسته که اگر به مجلس روضه ای میروند به جای او هم "یک یا زهرا" بگویند سراسر کتاب موج میزند از میزان مجاهدت ها و مبارزه های خستگی ناپذیر این شهید برای تبلیغ دین اسلام... و ماجرای شهادتش خود یک حکایت دیگری است که قلب انسان را واقعا به درد می آورد... نحوه شهادتش خودش یک مجلس روضه است، یک روضه کامل: یک جمعه شب دوم آوریل چندین مرد غریبه به او حمله میکنند و اقدام به ربودن او میکنند همسر باردارش در آن کشور غریب 34 روز از سرنوشت شوهرش خبر نداشته ، تازه بعد از 34 روز جسدش در یک گودالی در یک جنگل پیدا میشود جاسوسان سیا او را دزدیده بودند شکنجه اش کرده بودند دست ها و پاهایش را بسته بودند دهانش را بسته بودند انگشتانش را قطع کرده بودند دو گلوله به جمجمه اش زده بودند و جمجمه را ....😭😔 و داخل یک گودال او را رها کرده بودند! این همه بغض دشمن نسبت به او از چه بود؟ مگر او در آمریکای جنوبی چه کرد بود که آمریکایی ها تشنه به خونش بودند؟ 😡 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 شهید ابراهیمی چه مجاهدتی کردی در راه خدا؟ چه بین تو و خدا گذشت؟ که خداوند ذره ای از مصیب های اهل بیت علیهم السلام را به تو چشاند قصه اسارت 😔 روضه شکنجه حکایت غریبی و گمنامی و بی خبری دست های بسته روضه انگشتان قطع شده 😭 و روضه گودال... 😭😭 مبارکت باشد این شهادت یاد و نامت همواره گرامی باد سلام ما را به بانوی پهلو شکسته برسان 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ کانال در سروش، ایتا و بله @phonemotalebe