💢 لیاقت شهادت 🔹تازه ‌عروسش بودم. تحمل دوری‌اش سخت بود. می‌دانستم که نظامی‌ بودن شغل سخت و خطرناکی است، ولی چون خودش به آن علاقه‌مند بود چیزی نمی‌گفتم. گاهی اوقات که در جمع می‌گفت: «اگر خانومم اجازه بده، من میرم سوریه.» قلبم می‌ریخت. می‌گفتم: «نه!» می‌خندید و می‌گفت: «از چی می‌ترسی؟ شهادت افتخار منه. به دست آوردنش لیاقت میخواد که من ندارم.» 🔹 در سرش سودای رفتن بود و آرام نمی‌گرفت. سه ماه از عروسی‌ مان می‌گذشت و تازه باردار شده بودم که خبر شهادتش را آوردند. آن‌ وقت فهمیدم که ابوالفضل برای من نبود. او را خدا انتخاب کرده بود. 🔹 شهید مدافع وطن از کارکنان پلیس تکاوری سیستان و بلوچستان هفتم اردیبهشت 95 در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید