آقا سلام حضرت آقای عاشقم
من عاشقم به رویت و در عشق صادقم
این یک حقیقت است که بعد از خدای عشق
غیر از تو هیچ نیست دراین قلب عاشقم
کی آفتاب روی تو سر می زند به باغ
کی می شود شکفته به نورت شقایقم
کی می شود به دیدنت روشن دو چشم من
کی می کنی طلوع تو از سمت مشرقم
کی می شوی تو ساقی این دور بزم ما
کی مست می کنی ز شراب حقایقم
کی می کنی نظر به دلم تا بگویدت
من شاعر دو چشم توام ،من فرزدقم
از هر دو چشم عاشق من رود جاری است
بغضی گرفته راه گلو غرق هق هقم
آدینه است ،وقت غروب و نیامدی
دارم امید و چشم به راه ،این دقایقم
زینرو سلام می دهم از سمت عاشقی
خواهم جواب ،گرچه ندانی تولایقم
* سید علمدار ابوطالبی نژاد