🧨
#دنیل_دنت در مقاله "why you can't make a computer that feels pain" علیه وجود
#تجربه_پدیداری استدلال میکند. دیدگاه دنت درباره
#خصیصه_پدیداری یا
#کوالیا، با عنوان
#حذف_گرایی (Eliminativism) در
#فلسفه_ذهن شناخته میشود که اساساً وجود خصیصه سابجکتیو و پدیداری حالات آگاهانه را انکار میکند؛ نه اینکه بدنبال تبیینی فیزیکالیستی و تقایلگرایانه از آن باشد.
🧨 استدلال او در این مقاله متکی به سندرمهای کلینیکی درد است که آنها را تفکیک واکنشی (reactive dissociation) مینامد.
در پزشکی بخوبی روشن شده که داروهایی مانند مرفین و برخی شیوههای جراحی باعث میشوند حس ناخوشایند درد از بین برود، اما جنبه تحریک حسی آن کماکان باقی بماند. این اتفاق بطور تیپیکال در بیمارانی رخ میداد که تحت جراحی لوبوتومی پریفرونتال (تخریب بخشهای قدامی لوب فرونتال مغز که در اوایل قرن بیستم برای درمان برخی از اختلالات روانی بکار میرفت)، قرار میگرفتهاند. همچنین در جراحی سینگولوتومی قدامی دوطرفه که آخرین خط درمان برای بیماران وسواسی اجباری (OCD) است، جدایی جنبه افکتیو درد از جنبه حسی آن دیده میشود.
🧨 دنت در اینجا مواردی از لوبوتومی و مصرف مرفین را مثال میزند و نتیجه میگیرد که کوالیای درد، فاقد هرگونه نقش تبیینی است و بنابراین فرض وجود آن در نظریههای علمی، جایگاهی ندارد.
در واقع دنت معتقد است مفهوم عرفی ما از درد در برابر پیشرفتهای علمی در تحقیقات مربوط به درد، نمیتواند مقاومت کند.
🧨 از نظر دنت، فرد مبتلا به تفکیک واکنشی، کاملاً آگاه است و صادقانه باور دارد که ۱) درد دارد و ۲) درد او ناخوشایند و دردناک نیست.
واضح است که باور ۲ در چنین افرادی، با مفهوم عرفی و متعارف درد تعارض دارد. پس ما با یک مفهوم متناقض از درد روبروییم و از آنجا که شیء یا یک رویداد منطقاً متناقض نمیتواند وجود داشته باشد، پس چیزی به معنای عرفی درد، چیزی جز توهم نیست.
🧨 کافمن در پاسخ به دنت میگوید ما باید میان «باور به درد داشتن» و «درد داشتن» تمایز قائل شویم. به عبارت دیگر خطاناپذیری، ویژگی ضروری مفهوم ما از درد است و نه ویژگی ضروری باورهای ما درباره درد. ما معمولاً درد را به حیوانات و نوزادن هم نسبت میدهیم، اما بسختی به آنها نسبت میدهیم که باور دارند که درد دارند. به عبارت دیگر باور به اینکه درد داریم، ویژگی ضروری مفهوم ما از درد نیست.
🧨 فراتر از این، اگر بخواهیم موارد تفکیک واکنشی را دقیقتر ارزیابی کنیم، در مییابیم که در صورت صحت این گزارشها، بخش هیجانات و عواطف منفی ناشی از وجود درد در این افراد وجود ندارد. به عبارت دیگر این بیماران، جنبه آزارندگی درد را متوجه نمیشوند. حال آیا افراد مبتلا به تفکیک واکنشی، اصلاً مبتلا به درد هستند؟ به نظر میرسد پاسخ منفی است.
🧨 اگر کسی واقعاً هیچ احساس سابجکتیو از درد نداشته باشد، ویژگی مقوّم درد را ندارد؛ ولو اینکه رویدادهای نورونی مرتبط با درد در سیستم عصبی وی اتفاق بیفتد. در بدن ما اتفاقات فیزیولوژیک زیادی رخ میدهد که از آنها آگاه نیستیم. آنچه درد را درد میسازد، حس درد است و نه فیزیولوژی درد.
@PhilMind