⚠️در پستی که ریپلای کردهام، درباره قطع ارتباط دو نیمکره مغز بیماران مبتلا به صرع توضیح دادیم که از روشهای درمان قدیمی برای کنترل تشنج این بیماران بوده و برنده جایزه نوبل علوم اعصاب هم شده است. از جمله پیامدهای عجیب قطع دو نیمکره، جداسازی کارکردهای اختصاصی هر نیمکره در عملکرد شناختی بیمار بود که در پست ریپلایشده بدان پرداختیم.
⚠️این تفکیک شناختی بمثابه چالشی پیش روی تجرد و وحدت نفس مطرح میشد؛ چرا که نفس غیرفیزیکی در تعریف خود، بساطت داشته و تمامی قوای آن در یک وحدت فراگیر، آگاهی را رقم میزنند. در حالیکه شخص با مغز دو شقهشده، قادر به بیان آنچه در حوزه بصری سمت چپ خود وجود دارد، نیست. اما مثلاً دست خود را برای برداشتن آن شیء حرکت میدهد.
زیرا نیمکره چپ مغز – که مسئول پردازشهای زبانی است – فقط از حوزه سمت راست بینایی خود آگاه است و آن را بلحاظ زبانی و حرکت بدن اظهار میدارد. نیمکره راست اما فقط از حوزه سمت چپ بینایی خود آگاه است و بدلیل قطع ارتباط با نیمکرهای که مسئول پردازشهای زبانی است، آن را صرفاً از طریق حرکت بدن نشان میدهد؛ اما بلحاظ زبانی وجود شیء در سمت چپ بینایی خود را انکار میکند.
بنابراین به نظر میرسد بساطت نفس مجرد و وحدت قوای شناختی آن از طریق این پیامدها زیر سؤال میرود.
⚠️مقاله Split brain: divided perception but undivided consciousness که توسط هشت نفر از محققان رشتههای مختلف در مجله معتبر BRAIN (سال 2017) بچاپ رسیده اما ادعای تکمیل یافتههای قبلی را دارد؛ بنحوی که بیماران با مغز دوشقه در طیف وسیعی از وظایف شناختی، آگاهی کامل از وجود و مکان و جهت و هویت محرکها در کل میدان بینایی دارند؛ فارغ از نوع پاسخ که با دست راست یا دست چپ یا زبانی بدهند.
نویسندگان همچنین تلاش دارند نشان دهند در کارآزماییهایی با اطمینان بالا که حاوی ادراک حسی آگاهانه (conscious perception) بوده، نوع پاسخ شخص بر نوع عملکرد وی تأثیری نداشته است.
⚠️نتیجهگیری تحقیق آنست که هرچند در بیماران با مغز دوشقه، حوزههای ادراک حسی به دو نیم تقسیم شده، اما دو ادراککننده آگاه مستقل را درون یک مغز ایجاد نکرده است. این مقاله تأکید میکند که یافتههای تحقیق درباره نوعی وحدت آگاهی در بیماران با مغز دوشقه، دو تئوری غالب علوم اعصاب - فضای کاری سراسری (Global Workspace theory) و یکپارچهسازی اطلاعات (Information Integration theory) – را به چالشی اساسی میکشاند. چرا که وحدت آگاهی نیازمند ارتباط پرحجم بین دو نیمکره برای یکپارچهسازی (یا عمومیسازی) اطلاعات نیمکرههاست.
⚠️از آنجا که آزمایشات متنوع این تحقیق در یک مورد به فاصله 10 تا 16 سال از عمل جراحی جداسازی دو نیمکره و در مورد دیگر به فاصله 17 تا 23 سال از عمل جراحی مذکور صورت گرفته، این امکان جالب هم توسط نویسندگان مطرح شده که شاید پیامدهای دوشقهسازی مغز گذرا بوده و مکانیسمها و حتی ارتباطات ساختاری لازم برای یکپارچهسازی اطلاعات در سرتاسر نیمکرههای مغز این بیماران به مرور زمان و با رسیدن به سنین بزرگسالی، توسعه داده میشود.
@PhilMind