طرفداری و تبعیت
"آقا و ولی"
رابطه امام و ماموم، امام و جامعه، ولی و مردم رابطه تبعیت است نه طرفداری! منطق طرفداری حاکم در روابط سیاسی سست و قابل تغییر دائمی است. این انتقادات اخیر به تایید وزرای جدید و این تعبیر که ما دیگر "اُسکل نظام" نخواهیم بود! اینکه در بحران بعدی روی ما حساب باز نکنید! همگی از دل منطق طرفداری می آید. این جمله ختم میشود به اینکه "رهبری خواسته" است! پس به ماچه؟
اول اینکه اصل استدلال غلط است! هزینه از رهبری بهر شکل ممکن چه برای اخذ رای باشد چه برای ساکت کردن منتقد خطاست. گروهی علنی و پشت تربیون "آقا آقا" میکنند! گروهی در جلسات خصوصی "آقا آقا" میکنند و در نهایت هزینه کم کاری و ندانم کاری اجرایی پای آقاست! حالا شاید تعبیر دقیقتر از "آقا" که نشان احترام به سادات است باید از کلیدواژه "ولی" استفاده نمود. برای "آقا" طرفداران تعیین تکلیف می کنند! مایوس میشوند! عقب نشینی میکنند! اما برای "ولی" نباید تعیین تکلیف نمود! هرج و مرج میشود! در لحظه بحرانها دیگر نمیشودحرف آخر را از زبان یک نفر شنید!
صبر را بر سیاست تقدم دهید
درایت ولی فقیه زمان درک خواهد شد.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory