♨️جوانی که زنی را مادر خود می خواند😳 در حکومت عمر بن خطاب نوجوانی نزد او آمد و گفت:« مادرم حق مرا از ارث پدرم منکر شده و به من می گوید فرزندم نیستى.» عمر، زن را احضار کرد و پرسید:« چرا حق فرزندت را منکر شده‌اى؟» زن گفت:« من گواهانى دارم که شهادت میدهند ازدواج نکرده‌ام و باکره‌ام.» او از قبل به هفت زن دیگر، نفری ده دینار رشوه داده بود تا چنین شهادتى بدهند. آنها نیز به نفع زن گواهى دادند. ادامه داستان در کانال زیر سنجاق شده 😰😟 http://eitaa.com/joinchat/2546860032C55441fa7d6 داستان واقعی از قضاوت های امام علیه السلام 😍