دو سال پیش
روزهای اول مهر بود که برگشتی!💔
روز اولی که تشیعت رو توی تلویزیون دیدم دلم گرفت.😔
دقیق یادمه که اون روز با صدای "سلام عزیز پرپرم،سلام عزیز برادرم"حاج محمود کریمی🎤 بیدار شدم،دیدم تشیع پیکر مطهرت توی مشهد بود و بعد از اون روز تا دو روز دیگه ش باز هم همین ماجرا بود و هر روزش با دلی گرفته با همین صدا بیدار میشدم.🍁
امروز ناخودآگاه وقتی بیدار شدم بازم حالم بد بود،دلم گرفته بود.اومدم تو اینستا یه عکس جدیدی ازت دیدم گفتم عکس نوشته اش کنم بعد از اینکه دنبال یه متن خوبی بودم که بزارم رو عکست دیدم امروز اون روزیه که برگشتی و یهویی شد که این کلیپو به جای عکس نوشته درست کردم
امیدوارم اون جوری باشه که میگن دل به دل راه داره😔😭
میدونم که حواست بهم هست حاج محسن
کمکم کن
آقا محسن،حاج محسن،برادر! زیاد وقتت را نمیگیرم. اما بگذار بگویم که چهرهات و آن چشمها، مرا یاد روضه حضرت عباس انداخته است😭. روضه وفای برادر حسین. آنجا که روضهخوانها میگویند، برایش #اماننامه آوردند تا دست از برادر بردارد و او با ناراحتی آن را پس زد. نمیدانم خودت در آن لحظات آخر یاد کدام روضه افتادهای. حتما در آن لحظات غریبی، در حلقه پر سر و صدای وحوش داعشی، وجودت آنقدر شبیه اربابت در لحظات واپسین قتلگاه شده است که روضه دیگری جز آن، در یادت نقش نبسته باشد😔☝️. روضه همان لحظاتی که اربابت زیر لب زمزمه میکرد: الهی رِضاً بِرِِضِاکَ، صََبراً عَلی قَضائِک
.
#سلام_عزیز_برادرم
#غریب_گیر_آوردنت
#با_لب_تشنه_کشتنت
#شهید_محسن_حججی
#شهید_بی_سر
#دلم_گرفته_ای_رفیق
#امشب_در_کنار_ارباب_یادمونکن💔
@shahidesarboland