تقوی ( استاد جودوی ): پیام معرفت شناسی شماره ۶۰ سلام خدا بر شما عزیزان، می‌پرسند:   با پیشرفت روز افزون علم و دانش و گسترش فرهنگ عقلانیت و قانون مداری، دیگر چه نیازی به دین خواهیم داشت؟ پاسخ این است: اگر اصل وجود انسان، روح مجرد او نبود و اگر انسان و جهان در احاطه مطلق عالم غیب قرار نداشت و اگر هزاران میلیارد خلق جهان را برای ملاقات با صاحب دین و عالم قیامت که ظرف ظهور اسرار و ارزش‌های دین است، کوچ نمی‌دادند و اگر انسان‌ها در قبال آخرین وحی و آخرین پیامبر، مسئول نبودند در این صورت حق با شما بود. با این وصف، متاسفانه بیشتر مردم دنیا نسبت به دین و معارف وحیانی که ابدیت آنان را می‌سازد، جهل کامل دارند. دین، از نگاه بسیاری، اعتقاد به خدایی‌ست که با همه شکوه و عظمت و زیبایی‌هایش باید در حاشیه زندگی و اجتماع و فرهنگ و سیاست جهان قرار داشته باشد! و مردم حق دارند که بر اساس فکر و سلیقه خود، زندگی کنند و فرهنگ آزادی‌های نفسانی و القائات فیلم‌های سینمایی را بپذیرند! فرعون‌های روزگار و سردمداران سیاست و اقتصاد و فرهنگ جهانی، ابداً با این گونه تفکر و با بنگاه‌های دینی و متولیان آن، نه تنها مشکلی ندارند بلکه برای حفظ نظام جهانی، آن را ضروری می‌دانند. اما دین در منطقه وحی (که مورد هجمه‌های تبلیغی و شبیه خون‌های فرهنگی‌ست) در اصل، قانون حفظ و تکامل روح آسمانی انسان و شکوفایی عقل و فطرت اوست. دین خدا، روش و قانون خاصی است که زندگی سالم و عقلانی توام با آرامش واقعی و لذت‌های عقلی را به گونه‌ای فراهم می‌کند که موافق کمال انسانی و ایمانی و زندگی ابدی مردم جهان باشد. بدیهی است که چنین دین با عظمتی با این همه ظرافت و عمق و زیبایی را، تنها کسی می‌تواند بیافریند که به همه اسرار وجودی انسان و همه اسرار آفرینش و به تمام شگفتی‌های عالم غیب و قیامت، علم مطلق داشته باشد. در عظمت و ارزش دین حق، همین بس که خدای متعال، خود را حی قیوم نامیده و دین خود را هم قیم یعنی سرپرست و به پا دارنده مردم جهان معرفی فرموده است. یعنی ای انسان، اگر با محوریت دین خدا و با ایمان و توکل زندگی نکنی، می‌افتی زیر دست و پای مردم دنیا و در دام قلدران سیاست و فرهنگ جهان اسیر خواهی شد. پیامبران بزرگ الهی، از اول تاریخ، پیوسته پیروان خود را به مهم‌ترین اصل ایمان یعنی تسلیم بودن در مقابل دین خدا (اسلام) توصیه می‌کرده‌اند و می‌گفته‌اند که مبادا بمیرید و به مقام تسلیم محض خدا بودن، نرسیده باشید، چرا؟ چون هر انسانی در پایان عمرش، ناچار است که عصاره زندگی خود را سر بکشد و در این آخرین لحظات زندگی، او خود می‌فهمد که زندگی او در دنیا در چه خلاصه شده است؟ حال بماند که در چه حسرتی از هدر دادن عمر و فرصت تغییر و تحول و کسب کمال و معرفت قرار خواهد داشت. بدین ترتیب جز اهل ایمان و اهل توحید و اهل صراط مستقیم قرآن کریم، که عصاره زندگی ولایی و انسانی خود را دریافت می‌کنند و با همین مجموعه، راهی قیامت کبری می‌شوند، اکثریت مردم جهان چون در دامن دین خدا، به تکامل روحی و عقلی نرسیده‌اند، به ناچار تهی دست و تهی مغز و تهی جان و زیانکار و حسرت زده، به کام عوالم پس از مرگ خواهند افتاد. مشهد مقدس-مجید جودوی- ۱۴۰۳/۱۰/۶ 《 دین خدا》 دین، دانشگاه روح انسان است و صراط مستقیم قرآن، تنها طریق کمال انسانیت و رسیدن به مقام ولایت خداست. کسی که بی‌اعتنا به دین زندگی می‌کند، از اسرار درونی خودش بی‌خبر خواهد ماند و همه عمر، اسیر خود دروغینش خواهد بود. و در اسارت افکار وهمی و افتخارات موهوم نژادی و حماسی و محبت دنیا، عمرش به پایان خواهد رسید، چنین مردمی هرگز قادر نیستند که سراسر عالم را که لبریز از توحید پروردگار و لبالب از جلوه‌های ربوبی حضرت حق است را مشاهده کنند. بزرگترین درس دین، توحید است، اما کسی که در دوران جاهلیت زندگی می‌کند و همین گونه پیر می‌شود و می‌میرد، از درک توحید محروم است. دوران جاهلیت دورانی است که مردم در قانون غیر خدا زندگی می‌کنند و از آخرین پیامبر و آخرین وحی (قرآن) هیچ بهره‌ای ندارند و در نتیجه، روح آسمانی این مردم، از فیض عالم غیب و عالم توحید محروم است. ۱۴۰۰۳/۱۰/۷