هدایت شده از حوادث روز
خاتمی نیز انتظار این ملاقات را می‌کشید، چون همان طور که انستیتو مطالعات خاورمیانه برای واشنگتن در گزارش خود تأیید کرده است، اساساً خاتمی صدور روادید سفرش به آمریکا را مدیون رایزنی‌های موثر چنین چهره‌هایی با کاخ سفید بود. این میهمان ویژه کسی جز پرفسور ریچارد فرای نبود که کمی بعد از سیدمحمد خاتمی وارد خانه الگا دیویدسن شد. تا این زمان، قدمتِ تماس‌های فرای با ایران از نیم قرن می‌گذشت و برخلاف تصور رایج، از سال 1384 رفت‌وآمدِ او به تهران به مانع جدی‌ای برنخورد. البته شاگردان او مانند سیدحسین نصر سال‌ها انتظار صدور «اجازه بازگشت» را می‌کشیدند و اعضاء حلقه کلمبیا مانند رامین جهانبگلو- که فرای اولین تئوریسین‌ پیشکوت آن محسوب می‌شد- بهار 1385 در تهران تحت تعقیب وزارت اطلاعات قرار گرفتند، ولی دو هفته پیش از «ضیافت بلوط سبز» جهانبگلو آزاد شد و این نشانه خوبی برای کمتر شدن نگرانی‌های حلقه کلمبیا به نظر می‌رسید. ریچارد فرای و سیدمحمد خاتمی شناخت خوبی از یکدیگر داشتند. تعامل این دو از هنگام به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان در دوم خرداد 1376 شتاب بیشتری گرفت و ایده‌هایش درباره «تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران باستان» یکی از پارادایم‌های غالب در حیطه «ایران‌شناسی» و تحقیقاتِ علوم انسانی به شمار می‌رفت، چنان که سال 1382 رئیس‌جمهور خاتمی در پیامی به مناسبت بزرگداشت ریچارد فرای در دانشگاه کلمبیا بر این نفوذ صحه گذاشت. خاتمی 8 سال پیش در اولین سفرش به نیویورک برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، فرای را در بوستون دید و سال پایانیِ ریاستش بر دولت اصلاحات با همکاری ایرج افشار یزدی جشن مفصلی را برای تجلیل از او ترتیب داد. از آن دیدار صادق خرازی رابط و هماهنگ‌کننده ملاقات‌های رئیس‌جمهور خاتمی با فرای بود و در آخرین سفر و شام آخر «ضیافت بلوط سبز» نیز، خرازی این‌بار با یک کروات مشکی کنار دستِ دیویدسن و فرای و خاتمی نشست. الگا دیویدسن، رابط آمریکایی «ریچارد فرای» با «سید محمد خاتمی»؛ 20 شهریور 1385، بوستون. خاتمی درکنار خانم دیویدسن نشسته ودر حال نوشتن یادبود در دفتر شخصی او است.   رابطه ریچارد فرای با دولت نهم بد نبود و پس از ریاست‌جمهوری خاتمی رفت‌وآمدهایش به تهران و شیراز و اصفهان ادامه یافت. او خرداد 1384 در اوج رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری به ایران آمد و 6 ماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» در نوزدهمین جشنواره خوارزمی از فرای تجلیل گشت. در همین سفر دیدار مفصل دیگری با سیدمحمد خاتمی و غلامرضا اعوانی (رئیس پیشین انجمن حکمت و فلسفه) داشت، ولی علی رغم کهولت سنش آمادة حضور فعال‌تر در پشت‌صحنه سیاسی ایران می‌شد؛ چه اینکه فرای مانند هوشنگ امیر احمدی عضو بلندپایة «گروه تماس نیوجرسی» معروف به نام شورای آمریکا- ایران بود و به واسطة اسفندیار رحیم‌ مشایی کانال ارتباطی مطمئنی را نیز در دفتر رئیس‌جمهور جدید ایجاد کرد گرچه در مقایسه با روابط گرم این «گروه تماس» با اصلاح‌طلبان، هنوز سطح تعامل‌شان با محمود احمدی‌نژاد چندان جدی به نظر نمی‌رسید. دیدار ریچارد فرای و سیدمحمد خاتمی خبر از بازی دوجانبه «دار و دسته‌های نیویورکی» در ایران می‌داد؛ خصوصاً که همان زمان در سال 1385 دوست و همکار نزدیک فرای یعنی هنری کسینجر به همراه فرانسیس فوکویاما پژوهش محرمانه‌ای را برای پنتاگون با هدف «تقویت و شناسایی شرکاء بالقوه» ایالات متحده در موسسه تحقیقات امنیتی رند (Rand) سرپرستی می‌کرد. جورج بوش نیز صریحاً به اصلاح‌طلبان پیام داد و گفت «در انتظار شنیدن صدایی تازه از درون ایران برای تغییر رژیم است. به غیر از سران جمهوری‌خواهان، رهبران یهودی دموکرات‌ها‌ مانند جورج سوروس نیز درباره «اهمیت اطلاعاتی» سفر خاتمی برای آمریکا می‌گفتند «این سفر به آگاهی از وضعیت یک دشمن منزوی می‌انجامد.» بازبینی سیاست‌های کلان آمریکا برای مدیریت منازعات با ایران به تازگی آغاز شده بود و مرداد 1385 نیز اولین قطعنامه تحریم ایران در سازمان ملل به بهانه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی از تصویب اعضاء شورای امنیت گذشت. همه چیز در آغاز راه بود. بحث بر سر چگونگی شروع یک بازی جدید همة اتاق‌های فکر آمریکا را درگیر خود ساخت، ولی به نظر می‌رسید ایالات متحده باز هم می‌خواهد با «مهره‌های سوخته» بازی کند؛ مهره‌های سوخته ولی کارکشته‌ای مثل ریچارد فرای که یک سال قبل از کودتای 28 مرداد 1332 از سوی کاخ سفید مامور مذاکرات محرمانه آمریکا با محمدرضا پهلوی و نخست‌وزیرش دکتر محمد مصدق پیرامون «خطر کمونیسم» شد و حالا 55 سال پس از نخستین ماموریتش در تهران، رئیس‌جمهور سابق ایران را سر میز شام خانه خانم دیویدسن در نیویورک ملاقات می‌کرد تا تحلیل خاتمی را در ساعات پایانی اقامتش در ایالات متحده پیرامون آینده رابطه ایران و غرب بشنود. http://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015 👇👇👇