یا حسین
والشمس همان طلعت نیکوی حسین است
والیل سواد گره ی موی حسین است
حاجی ز کجا می طلبی کعبه ی دل را
سوگند به حق کعبه ی دل روی حسین است
جنت که بود رایحه اش رایحه ی عشق
الحق که معطر شده ی بوی حسین است
جبریل امین فخرکنان از ازل الدهر
در کنگره ی عرش ثناگوی حسین است
آن رُقعه که ثبت است در او حکم شفاعت
از روز ازل بسته به بازوی حسین است
خود را مزن شیعه به این سو و به آن سو
سویی که بُود سوی خدا سوی حسین است
تأسیس شفاخانه به صحرای بلا کرد
خاکی که کند معجزه داروی حسین است
هر پادشهی صاحب اردو و سپاه است
یک طفل رضیع طینت اردوی حسین است
نازم به غلامی که به هنگام شهادت
از لطف سرش بر روی زانوی حسین است
@Quranahlebayt