قَلَّ صَبرِی وَ بَانَ عَنِّی عَزَائی
بَعْدَ فَقْدِی لِخاتَمِ الأَنبِیاءِ
عَینُ یا عَینُ اُسْكُبِی الدَّمْعَ سَحّاً
وَیکِ لا تَنْجَلِی بِفَیضِ الدِّماءِ
یا رَسُولَ اللهِ یا خِیرَةَ اللهِ
وَ كَهْفَ الأَیتَامِ وَالضُّعَفاءِ
لَوْ تَرَى الْمِنْبَرَ الَّذِی کُنْتَ تَعْلُوهُ
عَلاهُ الظَّلامُ بَعْدَ الضِّیآءِ
یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفاتِی سَرِیعاً
لَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیاةُ یا مَوْلائِی
در فقدان خاتم الانبیاء صبرم کم شده است و عزایم نمایان.
ای دیده باران اشک فرو ریز و از اشک خونین دریغ نکن.
ای فرستاده خدا و برگزیده حق و ای پناهگاه یتیمان و ضعیفان.
اگر میدیدی منبری که تو بر بام آن مینشستی،
از پس روشنیها، در چه ظلمتی فرو رفته و چه تیرگی غریبی آن را فرا گرفته.
ای خدای من! مولای من! مرگم را برسان که من با زندگی قهر کردهام.
(بیت الاحزان)