🔸ادامه 👇
2⃣ابوطالب ع بزرگ قریش و مکیان بود ، و مکیان و قریش از هیبت و نفوذ و قدرت او حساب می بردند و کلام و عملکردش در میان همگان موثر و پر نفوذ بود ، چنان که بلاذری در مورد ابوطالب ع می نویسد ؛
« فكان منيعا عزيزا في قريش ... كانت قريش تطعم فإذا أطعم (أبو طالب) لم يطعم يومئذ أحد غيره »
« ابوطالب استوار و نیرومند و شکست ناپذیر در میان قریش بود ، قریش ( حجاج ) را اطعام می کرد ، اما زمانی که ابوطالب اطعام می کرد ، کسی جز او اقدام به اطعام کردن نمی کرد »
📚انساب الاشراف ، ج 2 ص 23
❕بزرگان قریش وقتی می خواستند شکایت پیامبر ص به نزد ابوطالب ع ببرند ، تصریح می کردند که ابوطالب از نظر سن و شرافت ، بر همگان برتری دارد ؛ « یا اباطالب ان لک سنا و شرفا »
📚تاریخ طبری ، ج 2 ص 323 _ الکامل فی التاریخ ، ج 2 ص 64 _ البدایه و النهایه ج 3 ص 47
👌ابوطالب ع از این نفوذ و جایگاه خود ( بدون آنکه لزوما نیاز به جنگ و شمشیر باشد ) ، در جهت حمایت پیامبر گرامی ص استفاده می کرد و قریش نمی توانست این نفوذ و جایگاه او را نادیده بگیرد ، در حالی که اگر ابوطالب در برابر بزرگان قریش اظهار ایمان می کرد ، دیگر جایگاه و نفوذ خود را در نزد آنان از دست می داد و نمی توانست حمایت لازم و بدون جنگ و کشتار را از پیامبر گرامی داشته باشد .
❕اما حمزه ع چون آن نفوذ و جایگاه ابوطالب ع را نداشت ، نیازی نمیدید که با بزرگان قریش مدارا کند و اظهار ایمان نکند و بخواهد از این طریق پیامبر را حمایت کند ، لذا حمایت حمزه با شمشیر بود ، اما حمایت ابوطالب ، با نفوذ و شوکت و جایگاه .
👌بر همین اساس ، برخی از نویسندگان می نویسند ؛
« ما مى توانيم دريابيم كه سرّى بودن ايمان ابوطالب عليه السلام ضرورتى غيرقابل انكار بوده است، زيرا دعوت پيامبر نيازمند شخصيتى اجتماعى و نيرومند بود تا آنرا پشتيبانى كند، و رهبر آنرا از دشمنان حفظ نمايد و خود نيز در ظاهر در هيچيك از دو طرف نزاع نباشد. اگر ابوطالب، كه شخصيتى بزرگ و سرشناس در ميان قريش بود، ايمانش را كتمان نمى كرد نمى توانست امر خود را پيش ببرد و از پيامبر دفاع كند؛ دفاعى كه در حقيقت به خاطر اعتقاد و ايمان به نبوت حضرت بود، اگرچه مشركين مى پنداشتند كه به خاطر آنكه پسر برادر او است، از او پشتيبانى مى كند. »
📚شیعه شناسی ، رضوانی ، ج 1 ص 700
3⃣از سوی دیگر ، ابوطالب ع ، رئیس بنی هاشم بود ، به خلاف حمزه ع ، اگر ابوطالب ع صراحتا در برابر بزرگان قریش اظهار ایمان می کرد ، به قریش بهانه می داد که بنی هاشم را دشمن خود بپندارد و همگان بر ضد آنان جمع شوند و بزرگ و کوچک بنی هاشم را از دم تیغ بگذرانند ، لذا ابوطالب ع از اظهار ایمان در برابر بزرگان قریش امتناع می کرد ، تا جان بنی هاشم را حفظ کند ، در حالی که چنین محدودیتی برای حمزه ع نبوده است .
👌امیر مومنان ع در روایتی به این نکته اشاره کرده و می فرماید ؛
« به خداوند سوگند که ابوطالب ، مومن و مسلمان بود که ایمان خود را پنهان می کرد ، زیرا ترس بنی هاشم را داشت ( که اگر اظهار ایمان کند ) ، قریش با بنی هاشم اعلام جنگ و دشمنی کند »
« كَانَ وَ اللَّهِ أَبُو طَالِبٍ عَبْدُ مَنَافِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ مُؤْمِناً مُسْلِماً يَكْتُمُ إِيمَانَهُ مَخَافَةً عَلَى بَنِي هَاشِمٍ أَنْ تُنَابِذَهَا قُرَيْشُ »
📚بحار الانوار ج 35 ص 114 _ وسائل الشیعه ، ج 16 ص 231
❕ابولهب نیز اگر چه در موردی به خاطر انگیزه خویشاوندی و برانگیخته شدن حس عصبیت او ، مانع قتل پیامبر گرامی ص توسط مشرکین شد ؛
📚الکافی ج 8 ص 277
👌اما پس از این جریان از عملکرد خود پشیمان شد و از جمله کسانی بود که تصمیم به قتل پیامبر گرامی ص گرفت و به همراه دیگران در کشتن پیامبر گرامی ص مشارکت کرد که با هجرت پیامبر گرامی ص و خوابیدن علی ع در بستر پیامبر ، نقشه او ، نقش بر آب شد ؛ « کان فیهم ابولهب ... لیتفرق دمه فی بطون قریش »
📚الخرائج و الجرائح ، ج 1 ص 143 _ بحار الانوار ج 19 ص 79
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir