💠ادامه 👇 ❕اگر با بى‏نظرى حديث فوق را بررسى كنيم و از پيشداوريهاى تعصب‏آميز و بهانه‏جويى‏ها، خود را بركنار داريم، از اين حديث استفاده مى‏كنيم كه على ع تمام مناصبى را كه هارون نسبت به موسى ع و در ميان بنى اسرائيل داشت- به جز نبوت- داشته است، زيرا لفظ حديث عام است و استثناء جمله الا انه لا نبى بعدى نيز اين عموميت را تاكيد مى‏كند، و هيچگونه قيد و شرطى در حديث وجود ندارد، كه آن را تخصيص بزند، بنا بر اين امور زير را از حديث مى‏توان استفاده كرد: 1- على ع بالاترين و افضل امت بعد از پيامبر ص بود، همانگونه كه هارون چنين مقامى را داشت. 2- على ع وزير پيامبر ص و معاون خاص و پشتيبان او و شريك در برنامه رهبرى او بود، زيرا قرآن همه اين مناصب را براى هارون ثابت كرده است آنجا كه از زبان موسى مى‏گويد: وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (سوره طه آيه 29 تا 32):" وزيرى از خاندانم براى من قرار ده، هارون برادرم را، نيروى مرا به او افزايش ده، و او را در برنامه من شريك ساز". 3- على ع علاوه بر برادرى عمومى اسلامى مقام خاص اخوت و برادرى اختصاصى و معنوى پيامبر ص را دارا بود. 4- على ع جانشين و خليفه پيامبر ص بود و با وجود او هيچكس ديگر چنين شايستگى را نداشت. 📚تفسير نمونه، ج‏ 6، ص: 349 ❕اما پاسخ وهابی : 👌وهابی دروغگو مدعی شده است که ابن میثم بحرانی گفته است که حدیث منزلت دلالتی بر امامت ندارد , در حالی که مرحوم بحرانی به روشنی از حدیث منزلت تحت عنوان نصوص امامت یاد می کند و می نویسد : "برهان سوم در نصوص امامت , قول پیامبر ص به علی ع است که تو برای من به منزله هارون هستی از برای موسی جز اینکه بعد از من پیامبری نیست , وجه استدلال چنین است که این حدیث دلالت می کند که برای علی ع به نسبت به پیامبر , تمام مقامها و منازلی که برای هارون نسبت به موسی بود ثابت است , که یکی از این منازل این بود که هارون امام و جانشین بعد موسی بود و مستحق بود که قائم مقام موسی شود , پس واجب است که این مقام ( یعنی امامت و جانشینی ) برای علی ع هم باشد " " البرهان الثالث : قول النبي ( صلى الله عليه وآله ) : " أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي "وجه الاستدلال به أن هذا الحديث يقتضي أن يثبت لعلي ( عليه السلام ) من النبي ( صلى الله عليه وآله ) مثل جميع المنازل التي كانت ثابتة لهارون من موسى ( عليهما السلام ) ، ومن المنازل الثابتة لهارون من موسى كونه مستحقا للقيام مقامه بعد وفاته لو عاش بعده ، فوجب أن يثبت لعلي ( عليه السلام ) ذلك . " 📚النجاه فی القیامه فی تحقیق امر الامامه ص ١٤٠ ❕مرحوم بحرانی پس از آن نصوص امامت را مطرح می کند و به حدیث منزلت استدلال می کند , به بیان ادله عقلی در امامت علی ع می پردازد و استدلال به قاعده عقلی افضلیت می کند که افضل مردم باید امام باشد و در این عنوان بحث هم باز به حدیث منزلت استدلال می کند و می گوید از این حدیث افضلیت علی ع نسبت به اصحاب و ابوبکر و عمر ثابت می شود , پس او شایسته امامت است . ❕مرحوم بحرانی می گوید : " حدیث منزلت اگر چه بر امامت دلالت نمی کند , اما حد اقل دلالت می کند که علی ع افضل از ابوبکر و عمر است " " الثامن : قوله : " أنت مني بمنزلة هارون من موسى " وهذا الخبر وإن لم يدل على الإمامة فلا أقل من دلالته على أنه ( عليه السلام ) أفضل من الشيخين . " 📚النجاه فی القیامه ص ١٥٠ ❕با توجه به آنکه مرحوم بحرانی پیش تر تصریح کرده بود که حدیث منزلت امامت و خلافت علی ع را ثابت می کند , این تصریح پیشین او قرینه است که مرحوم بحرانی در فراز فوق طبق مبنای اهلسنت استدلال کرده و مثلا می گوید که حدیث منزلت طبق اعتقاد اهلسنت بر امامت علی ع دلالت نمی کند , اما حد اقل باید بپذیرند که دلالت بر افضلیت علی ع بر ابوبکر و عمر می کند , و از آنجایی که عقل می گوید افضل مردم باید امام باشد , پس علی ع باید امام باشد و اهلسنت هم باید تن به امامت بلافصل علی ع دهد بر اساس مبنای افضلیت علی ع بر شیخین . ❗️بنابراین با توجه به بیانات خود مرحوم بحرانی , حدیث منزلت از نصوص امامت و خلافت علی ع است و اگر اهلسنت هم نپذیرند که این حدیث دلالت بر امامت علی ع می کند , حد اقل باید بپذیرند که دلالت بر افضلیت علی ع می کند و از این طریق خلافت و امامت علی ع ثابت می شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir