ازدواج حضرت علی با فاطمه به پیشنهاد ابوبکر و عمر !!! 🤔 : ❓نقش حضرت ابوبکر و عمر در ازدواج سیدنا علی و فاطمه رضی الله عنهم اجمعین !!! ⬅شیخ طوسی علامه شیعه معروف به شیخ الطائفه روایتی را به این صورت نقل میکند 📤ترجمه: «ﻃﻮﺳﻲ از ﺿﺤﺎك ﺑﻦ ﻣﺰاﺣﻢ آورده ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ از ﻋﻠﻲ ﺷﻨﻴﺪم ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: اﺑﻮﺑﻜﺮ و ﻋﻤـﺮ ﻧـﺰد ﻣﻦ آﻣﺪﻧﺪ و ﮔﻔﺘﻨﺪ: اﮔﺮ ﭘﻴﺶ رﺳﻮل ﷲ ص رﻓﺘﻲ، ﻓﺎﻃﻤﻪ را از او ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري ﻛﻦ. ﻋﻠﻲ می ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﻧﺰد وي رﻓﺘﻢ و دﻳﺪم ﻛﻪ رﺳﻮل ﷲ ص ﺗﺒﺴﻤﻲ ﺑﺮ ﻟﺐ دارد و ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺗﻮ را ﭼﻪ ﺷـﺪه اي ﻋﻠﻲ، و ﭼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻲ؟ ﻋﻠﻲ ﮔﻔﺖ: ﻗﺮاﺑﺖ و ﺳﺎﺑﻘﻪي اﺳﻼم را و ﻳﺎري ﻛﺮدن اﺳـﻼم و ﺟﻬـﺎد ﺧﻮد را ﺑﺮاي ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ص ﻳﺎد آوري ﻛﺮدم. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ص ﻓﺮﻣﻮد: اي ﻋﻠﻲ، ﺗﻮ راﺳﺖ ﻣﻲ ﮔـﻮﻳﻲ، ﺗـﻮ ﺑﺮﺗﺮ از آن ﻫﺴﺘﻲ ﻛﻪ ذﻛﺮ ﻛﺮدي. الخ» [الامالی لشیخ طوسی ص۳۹ ح۴۴ المجلس الثانی] 🔵از این روایت دوستی و محبت و دلسوزی حضرات ابوبکر و عمر و علی نسبت به یکدیگر کاملا واضح است و ثابت است که حضرت ابوبکر و عمر خیرخواه سیدنا علی بوده اند به قدری که او را پیشنهاد ازدواج با سیدة النساء اهل الجنة میدهند و حضرت علی هم احترام ان دو بزرگوار را به جا می اورد و از حضرت فاطمه خواستگاری میکند. 👌اگر بین آن حضرات دشمنی می بود یقینا حضرات ابوبکر و عمر مانع این ازدواج میشدند نه اینکه باعث ازدواج باشند. ❗️❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقدیم که عملکرد مذکور از ابوبکر و عمر , عملی ریاکارانه و منافقانه بوده است تا چنین وانمود کنند که خیر خواه امیر مومنان علیه السلام هستند , شاهد این سخن آن است که طبق روایات اهلسنت , ابوبکر و عمر در ابتدا خودشان مشتاق بودند که با فاطمه صدیقه سلام الله علیها ازدواج کنند , اما با پاسخ منفی حضرت مواجه شدند , در این هنگام خودشان را ناچار دیدند که با پیشنهاد ازدواج به علی علیه السلام , ظاهر سازی محبت را کنند . ❗️ابن اثیر نقل می کند که علی علیه السلام فرمود : " «ابو بكر» و «عمر» به حضور رسول خدا شرفياب شده و حضرت زهراى مرضيه عليها السّلام را از آن حضرت، خواستگارى كردند. رسول خدا خواستگارى آنان را پاسخ نداد و از ازدواج حضرت زهرا با آنان، امتناع ورزيد. وقتى كه آن دو تن به آرزوى خود نرسيدند، «عمر» در ملاقاتى كه با حضرت على عليه السّلام داشت، خطاب به آن حضرت گفت: تو يا على، شايسته‏اى كه دختر پيغمبر را به همسرى خود درآورى. على عليه السّلام فرمود: من تهيدستم و جز زرهى كه آنرا در معرض گرو درآورم، چيز ديگرى ندارم. سرانجام حضرت على عليه السّلام به خواستگارى آن حضرت اقدام كرد. رسول خدا پيشنهاد خواستگارى او را پاسخ داد. هنگامى كه پاسخ خواستگارى على عليه السّلام به اطلاع حضرت زهرا عليها السّلام رسيد، گريست؛ رسول خدا به ملاقات حضرت تشريف فرما شد و فرمود: اى فاطمه! چرا گريه مى‏كنى؟ به خدا سوگند! تو را به همسرى بزرگوارى در آوردم كه عملش، از همگان بيشتر، و بردباريش، از همه‏ بيشتر، و نخستين كسى است كه اسلام آورده است. " " خطب أبو بكر و عمر- يعنى فاطمة- إلى رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم فأبى رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم عليهما ..... " 📚اسد الغابه ج ٥ ص ٥٢٠ _ کنزالعمال ج ٦ ص ٣٩٢ ❗️یا در نقل دیگر علمای اهلسنت آمده است : " «ابو بكر» براى خواستگارى حضرت زهرا بحضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد. نبى اكرم فرمود: اى ابا بكر! هنوز قضاى الهى به مرحله اجرا نرسيده است تا او را به همسرى تو در آورم. پس از او، «عمر» با گروهى شرفياب شدند. همان سخن را به آنان فرمود كه به «ابو بكر» فرموده بود. در اين هنگام به حضرت على عليه السّلام پيشنهاد شد كه اگر تو زهراى مرضيه عليها السّلام را خواستگارى نمائى، بديهى است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله پيشنهادت را مى‏پذيرد و او را به همسرى تو در مى‏آورد. حضرت على عليه السّلام فرمود: چگونه من مى‏توانم از دختر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با تهيدستيى كه دارم، خواستگارى نمايم؟ حال آنكه ثروتمندان قريش با همه مال و جاهى كه دارند به خواستگارى آن حضرت رفتند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله جواب مثبت ندادند.در عين حال حضرت على عليه السّلام به خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام اقدام كرد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله پيشنهاد مولاى متقيان را پذيرفت و فرمود: پروردگار جهان به من دستور داده تا خواستگارى على عليه السّلام را بپذيرم و دخترم را به همسرى او در آورم. " "خطب أبو بكر إلى النبى صلى اللّه عليه (و آله) و سلم ابنته فاطمة عليها السلام فقال النبى صلى اللّه عليه (و آله) و سلم:يا أبا بكر لم ينزل القضاء بعد، ثم خطبها عمر مع عدة من قريش كلهم يقول له: مثل قوله لأبى بكر ... قد أمرنى ربى عز و جل بذلك " 📚الریاض النضره ج ٢ ص ١٨٣ _ ذخائر العقبی ص ٢٩ 💠 👇