پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
آیت الله خویی و شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها !!!! 🤔 : ❓ ابوالقاسم خوئی و افسانه شهادت !!! ابواݪقاسم خوئۍ در مورد برخورد دوخليفه اول ( ابوبڪر و عمر ) با اهل بيت ميگوید: [حكم به اسلام ظاهرى غاصبين حق اميرمؤمنان ميدهيم براى اينكه به ظاهر ناصبى نبوده اند] دلالت کلام ایشان خارج از دو مورد نیست: 1 _ قتل حضرت زهرا رضی الله عنها و شکست پهلو و سقط جنین ایشان به حق بوده و نصب و دشمنی با اهل بیت بحساب نمیاد !!! 2_ شهادت و قتل حضرت زهرا رضی الله عنها افسانه ای بیش نیست !!! 💠💠 👌ما در دو پاسخ ذیل مفصلا ثابت کرده ایم که آیت الله خویی عقیده به مصائب فاطمه صدیقه سلام الله علیها و شهادت ایشان داشته اند : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4590 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4630 ✍حال در پاسخ به شبهه وهابی گفتنی است که وهابی در انتساب مطلب مذکور به آیت الله خویی امانت داری را رعایت نکرده است !!!! ❕آیت الله خویی معتقد است که آن ناصبی که در فقه به عنوان نجس معرفی شده است , کسی نیست که به انگیزه مادی و رسیدن به دنیا به جنگ با امام معصوم ع می رود و در عین حال اعتقاد به امامت او را دارد , چنین کسی که به خاطر دنیا با امام معصوم ع دشمنی می کند اما اعتقاد به امامت و محبت امام معصوم ع دارد , ناصبی نجس در فقه محسوب نمی شود اگر چه چنین فردی در واقع از کفار و ملحدین بدتر و پست تر است : " و إن أُريد منهم مَن خرج على إمام عصره من غير نصب العداوة له و لا استحلال لمحاربته بل يعتقد إمامته و يحبه، إلّا أنه لغلبة شقوته و مشتهيات نفسه من الجاه و المقام ارتكب ما يراه مبغوضاً للّٰه سبحانه فخرج على إمام عصره، فهو و إن كان في الحقيقة أشد من الكفر و الإلحاد " 📚موسوعه الامام الخوئی ج ٣ ص ٦٩ ❕با توجه به قاعده فوق , آیت الله خویی معتقد است که ابوبکر و عمر مصداق ناصبی نجس در فقه نیستند , زیرا دشمنی آنان با امیر مومنان و فاطمه صدیقه سلام علیهما به خاطر دنیا و منافع دنیوی بوده است , اما با این حال اعتقاد به شان و جایگاه آنها داشته اند , بنابراین چون آنان اعتقاد به شان و جایگاه اهلبیت ع داشته اند اما به خاطر دنیا و منافع دنیوی با اهل بیت ع دشمنی کردند , مصداق ناصبی نجس در فقه نیستند , اگر چه در واقع به خاطر ظلمهایشان از کفار و ملحدین وضعیتشان بدتر است : "و أما لو أريد منهم مطلق من خرج على الإمام عليه السّلام طمعا‌ للرّئاسة و الوصول إلى الأغراض الدنيويّة من المال و الجاه، مع الاعتقاد بإمامته، و الاعتراف بسيادته ... فيشكل اندراجه في عنوان الناصب، إذ المراد بالنصب نصب العداوة و البغضاء، و هذا ليس من مصاديقه. و من هنا يحكم بإسلام الأوّلين الغاصبين لحق أمير المؤمنين عليه السّلام إسلاما ظاهريا لعدم نصبهم- ظاهرا- عداوة أهل البيت، و إنما نازعوهم في تحصيل المقام، و الرئاسة العامة، مع الاعتراف بما لهم من الشأن و المنزلة، و هذا و إن كان أشد من الكفر و الإلحاد حقيقة إلّا أنه لا ينافي الإسلام الظاهري، و لا يوجب النجاسة المصطلحة. " 📚فقه الشيعة - كتاب الطهارة، ج ٣ ص: ١٣٨ ❕بر همین اساس مرحوم سید جعفر عاملی نیز پیرامون شبهه مذکور پاسخ می دهد که نسبت مذکور به آیت الله خویی نسبت صحیحی نیست , زیرا ایشان معتقد بوده که دشمنی ابوبکر و عمر با اهل بیت به خاطر دنیا و منافع دنیوی بوده اما آنان معتقد به شوون عالیه حضرت علی ع و فاطمه س بوده اند , لذا طبق برخی از نقلها آنان پس از انجام آن وقایع هولناک در قبال فاطمه س از کرده خود اظهار پشیمانی می کردند و به نزد حضرت فاطمه س میرفتند تا از آنان بگذرد , این عملکرد نشان از آن دارد که آنها معتقد به شان والای حضرت فاطمه س بودند اما به خاطر دنیا با ایشان دشمنی کردند و آن وقایع را اتفاق زدند , لذا چون دشمنی به خاطر دنیا بوده و در عین حال آنان معتقد به شوون اهلبیت ع بوده اند , ناصبی نجس در فقه نیستند !!!! بنابراین سخن آیت الله خویی به معنای انکار شهادت حضرت فاطمه س و مصائب وارده بر ایشان توسط ابوبکر و عمر نیست : "أما ما نقلتموه عنه من أنه قدس سره لا يرى عمر ناصبياً . . فهو أيضاً لا يفيد في تصحيح نسبة إنكار ما جرى على الزهراء عليها السلام إليه . . أن هؤلاء قد فعلوا ما فعلوه ، طمعاً بالحكم والسلطان ... وأن ما صدر منهم لم يكن لأجل بغضهم لهم بل كان أمراً قادهم إليه الغضب والحرص على مصلحة الأمة ، ثم ادعوا الندم على ذلك ، وأظهروا أنهم يريدون نيل رضا الزهراء عليها السلام . . وهذا لا يعني أنه ينفي كسر الضلع ، والضرب ، وإسقاط الجنين ، بل هو يعني أنهم إذا كانوا يدَّعون الندم على ما فعلوه ، ويدعون الحب للزهراء عليها السلام ، فلا يصح وصفهم بالنواصب ، لأن الناصبي هو من أظهر البغض وأعلنه . . فلا معنى أن ينسب للسيد الخوئي أمراً لم يقله . . " 📚مختصر مفید , سید جعفر عاملی ج ٩ ص ٨٧ @Rahnamye_Behesht