ناکارامدی ویرانگر ‼
امروزه کمتر کسی از خیل جمعیت هشتاد میلیون نفری ایران را می توان سراغ گرفت که به ناکارامدی همه جانبه دولت آقای روحانی باور نداشته باشد و نداند که دولتهای یازدهم و دوازدهم نه فقط کشور را برای دهها سال به عقب برده، بلکه مسئول مستقیم تباه شدن سرنوشت دستکم یک نسل از ملت ایران است.
ایجاد آگاهی و باورمندی در افکار عمومی نسبت به ناکارامدی ویرانگر یک دولت مدعی و پر طمطراق، بدون انجام یک سلسله فعالیت های گسترده، هدفمند و دامنه دار تبلیغاتی و رسانه ای غیرممکن می نماید و اینک بسیاری از صاحبنظران در حیرتند که دولت آقای روحانی با وجود برخورداری از حمایت جبهه وسیع رسانه های مکتوب و مجازی مدعی اصلاح طلبی و اصولگرایی و بهره مندی از همراهی غیرقابل کتمان رسانه ملی، چرا و چگونه با چنین تصویر سیاهی در اذهان مردم مواجه شده است، تا آنجا که حتی مقایسه آن با« معمر قذافی »نیز ظلم به آن حاکم متوفی نالایق تلقی می شود‼
نکته قابل تامل آن است که تصویر ساخته و پرداخته شده از دولت کنونی، تحقیقا نتیجه هیچ تبلیغات سوء و خلاف واقعی علیه کارکردهای دولتمردان در عرصه های مختلف نیست بلکه دقیقا نتیجه طبیعی عملکرد و برون داد تصمیمات، اقدامات و تدابیر اتخاذ شده از سوی همانهاست و این کار ممکن نشد جز به اراده و خواست خدا که نتیجه قهری و برآمده از رفتار و گفتار خود آنهاست.
اما سئوال اساسی را می توان اینگونه مطرح کرد که چگونه ممکن است یک دولت، به رغم برخورداری از تمامی امکانات در اختیار و با وجود قرار گرفتن در مسیر همزیستی و همکاری با اروپا و آمریکا و در پیش گرفتن سیاست سازشکارانه در عرصه بین المللی، نتوانسته است در میان مردم کشورش به محبوبیت و مطلوبیت حداقلی دست پیدا کند⁉
بنده بر این باورم که ریشه و منشاء همه گرفتاری ها را باید در نگرش، اظهارات و مواضع غیر سازنده جست و جو کرد که به طور مشخص از سوی رئیس جمهور و سایر مقامات دولت آقای روحانی ابراز شده است و امروزه نیز برخی در تلاش هستند تا در را بر همان پاشنه بچرخانند.
رئیس جمهور، دولت خود را دولت عقل و تدبیر نامید و در مناسبت های مختلف و با اطلاعات غلط و خلاف واقع به تخریب همه جانبه و هجو دولت قبل پرداخت و تا آنجا جلو رفت که سه بار سوگند جلاله یاد کرد و گفت: والله ، بالله و تالله سالهای 84 تا 92 گذشت و دیگر تکرار نخواهد شد و این چیزی جز نادیده گرفتن اراده خداوند در رقم زدن سرنوشت انسانها و امور عالم نبوده است.
طبق آیه شریفه قران کریم در سوره مبارکه یونس، خداوند خود را "مدبر الامر" معرفی کرده است، یعنی تدبیر همه امور عالم در دست اوست و هیچکس نمی تواند خود را مستقل از اراده خداوند متعال صاحب تدبیر بداند و بر آن بنازد و فخر بفروشد که اگر چنین کند، خود را جانشین فرعون و نمرود فرض کرده است.
سوگند جلاله آقای روحانی برای وعده تکرار نشدن هشت سال مشعشع از تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی، به وضوح یاد آور غفلت و جهالت همان دادستانی است که قدرت خود را یک بند انگشت کمتر از خداوند می دانست. تاریخ مملو از درس های پند آموز و البته تلخ از سرنوشت نکبت بار کسانی است که ادعای خدایی داشتند اما خداوند ناتوانی برخی از آنها را در برابر یک پشه نمایان ساخت تا به یاد آورند که درعالم هستی به هیچ شمرده می شوند.
بنا به تجربه تاریخ، خود برتربینی و تحقیر دیگران نتیجه ای روشن درپی دارد و آقای روحانی با اظهارات متکبرانه اش علیه دولت قبل، خود را عقل کل و صاحب تدبیر و دانش و هوش و استعداد معرفی کرد و به این ترتیب وارد گرداب خود ساخته ای شد که او و دولتش را فروبلعید و برهمگان آشکار شد که او را هیچ تدبیری نه برای نجات کشور و ملت بلکه برای نجات خویش از آن گرداب نیست.
🔸تا نماند باد عجبش در دماغ - تیرگی را نام نگذارد چراغ
🔸ما که دشمن را چنین میپروریم- دوستان را از نظر، چون میبریم
تحلیل روز ( والسلام )