🔴 آیا تشکیل ناتوی عربی ممکن است؟/ 2 🔻بنابراین به نظر می‌رسد 18 ماه پس از به قدرت رسیدن جو بایدن در امریکا، همه تحلیل‌ها، برداشت‌ها و انتظارات او از آینده آسیای غربی اشتباه از آب درآمده و به نظر می‌رسد او بناچار در حال تغییر راهبردها و ایجاد یک فضای جدید در منطقه است. به باور بایدن و نزدیکان او، فشار حداکثری ترامپ به ایران و تداوم یک ساله این فشار در دوره او ایران را به زانو درآورده و باعث شده تا هر چه که امریکا در خلال مذاکرات درخواست کند، ایران با شوق و اشتیاق پذیرفته برجام با با همان مواردی که ترامپ می‌خواست و نشد، با ایران امضا می‌شود. در واقع، بایدن انتظار داشت آنچه ترامپ در قبال ایران نتوانسته بود انجام دهد را به نتیجه برساند تا بتواند با استفاده از آن علیه رقبایش موضع‌گیری کند. 🔻اما ایران برخلاف انتظار بایدن و نزدیکانش مقاومت کرد، چه در حوزه فشار حداکثری و چه در حوزه دادن امتیازات مدنظر امریکا. بر اساس آنچه من می‌دانم ایران در خلال مذاکرات وین امتیازات بی‌شماری را به طرف امریکایی داد و امریکایی‌ها به اشتباه به این نتیجه رسیدند که اگر بیشتر بخواهند می‌توانند به دست بیاورند و در نهایت هم برجام مدنظر خود را با طرف ایرانی امضا کنند و هم در حوزه راهبردی ایران را با گرفتن کشتی‌های حامل نفت یا اعمال تحریم‌های جدید یا محکومیت‌های حقوق‌بشری و .... تحقیر کنند. اما این انتظار آنها با واکنش به موقع و سریع طرف ایرانی به مانند بازی برده‌ای به یک باخت تمام معنا تبدیل شد. در حقیقت امریکایی‌ها همه امتیازاتی را که در وین به دست آورده بودند با «خریت» محض خود از دست دادند. 🔻تمام تلاش‌های صورت گرفته در طول چهار ماهه پس از مذاکرات وین برای بازگردان ایران به میز مذاکره بی‌نتیجه ماند. حمله روسیه به اوکراین و ایجاد تغییرات محسوس در بلوک‌بندی‌های سیاسی و اقتصادی در سطح جهان رهبران ایران را مطمئن کرد که آزادی عمل بیشتری برای فشردن گلوی امریکا دارند. در حالی که تحلیل امریکایی‌ها در مورد موقعیت، وضعیت، قدرت و اقتدار ایران به شکل کلی اشتباه از آب درآمد – نعمت تعطیلی سفارت امریکا در ایران را اینجا می‌توان درک کرد – اما تحلیل رهبر ایران از موقعیت امریکا بسیار بهتر و دقیق‌تر بود. این مساله باعث شد تا ایران باوجود طرح ایده‌های جدید برای رسیدن به نتیجه در برجام و امضای توافق، حاضر به عقب‌نشینی از مواضعش و دادن امتیازات مفت و مجانی به امریکایی که به شدت گرفتار بحران داخلی است، نشود. 🔻به صورت خلاصه باید گفت، تمام انتظار امریکایی‌ها برای شکستن ایران با تحریم‌های حداکثری اشتباه از آب درآمد و ایران نشان داد که مانند همیشه دنبال احیای برجام به آن شکل گذشته نیست. تلاش‌های صورت گرفته در شکل‌دهی به طرح‌های قدیمی ناتوی عربی یا ناتوی منطقه‌ای (باحضور رژیم صهیونیستی) هم اصولا راه به جایی نخواهد برد، کما اینکه شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک واحد کوچک سیاسی متشکل از قومی و قبیله‌ای‌ترین کشورهای عرب در حاشیه خلیج‌فارس که وابستگی 100درصدی به انگلیس و امریکا داشتند هیچ وقت موفق عمل نکردند و کارشان به اختلاف، درگیری و در جدایی کشید. 🔻طرح‌های نظامی عربی البته مربوط به این روزگار نیست و برخی از آن‌ها سابقه‌ای بیش از 30 ساله دارند و اگر بخواهیم حقیقت امر را نگاه کنیم، شاید به اندازه عمر رژیم منحوس صهیونیستی که برخی از کشورهای عربی در قالب ائتلاف‌های نظامی چندین رشته جنگ با رژیم صهیونیستی داشتند اما هیچ‌وقت موفقیتی در این زمینه کسب نکردند. پیروزی انقلاب اسلامی هم با وجود آنکه کشورهای عربِ منطقه محکم پشت سرِ صدام حسین معدوم ایستادند، در نهایت ضرری جز حمله ارتش بعث به کویت نداشت. در طول سال‌های گذشته و همزمان با روی کار آمدن محمد بن سلمان در عربستان، ایده‌های مختلفی مانند ارتش اسلامی هم ظهور و بروز کردند، اما آن اندازه غیرواقعی بودند که جز در کلام، حتی روی کاغذ هم نمانند. 🔻اظهارنظر شاه اردن در گفت‌وگو با یک شبکه تلویزیونی امریکایی مبنی بر دفاع از تشکیل یک ناتوی عربی یا منطقه‌ای هم وابسته به نظریات و دیدگاه‌هایی است که اردنی‌ها معمولاً از ارتباط با نهاد امنیتی انگلیس دریافت می‌کنند. همین عبدالله اردنی بود که پس از حمله امریکا به عراق، از ایده ایران برای تشکیل هلال شیعی گفت و امروز از تشکیل ناتوی منطقه‌ای صحبت می‌کند. با این حال، به دلیل ساختار حکومت‌های عرب هیچ وقت چنین ایده‌هایی به سرانجام نخواهند رسید، چرا که تعارض‌ها و اختلافات میان کشورهای عربی در کنار منافع متضاد آن‌ها در رابطه با سایر کشورهای منطقه –ایران و ترکیه- باعث به حاشیه رفتن چنین طرح‌هایی می‌شود. طرف امریکایی هم به خوبی می‌داند که در ایران کسی وقعی به این دیدگاه‌ها و نظریات شاذ که جنبه اجرایی ندارند، نخواهند گذاشت.