[•
#قصص_المبین💫 •]
(هشتڪ رمانهاے امنیتےاطلاعاتے و سیاسے)
#رمـانخـاطـراتمـسـتـرهـمـفـر(جاسـوس انگلیســـسے )
#پـارت_نـود_و_چـهـارم
⚡️ | و استیلای دوگانه بر قلوب و اجسام و تن و جان، مسلمین بود، با این که به شهادت تاریخ حکومتهای دینی با دوام تر و نیرومندتر از حاکمیتهای سیاسی بودهاند.
⚡️ | بدین ترتیب: هر روز که میگذشت، ثمره اتحاد این دو شخصیت دینی و سیاسی، به سود انگلیس افزایش مییافت. دو رهبر توانستند شهر " درعیه" در نزدیکی نجد را پایتخت خود قرار دهند. وزارت مستعمرات به حکومت جدید، پنهانی کمکهای مالی چشم گیری نمود:
⚡️ | من جمله، امکاناتی برای حکومت نجد فراهم ساخت که بتواند ظاهرا تعدادی برده، خریداری کند اینان در حقیقت ماموران ورزیده وزارت مستعمرات انگلیس بودند که به زبان عربی تسلط داشتند و با فنون جنگهای صحرائی آشنا بودند.
⚡️| من با همکاری و پایمردی این عده که مجموعا یازده نفر بودند، توانستیم خطمشی دینی_سیاسی حکومت را، طرح ریزی کنیم. هر دو " محمد " به وظایف خود کاملا وقوف داشتند و در مسیر برنامهای که تنظیم شده بود، حرکت میکردند.
⚡️ | ناگفته نگذارم که گاهگاهی میان آنها بگو مگو و کشمکشهای جزئی پیش میآمد و در محل فیصله مییافت: آنقدر شدید نبود که وزارت مستعمرات دخالت کند.
⚡️ | همگی ما با دختران عشایر اطراف نجد زناشوئی کردیم: باید اعتراف کنم که صمیمیت و علاقمندی به شوهر در زنان مسلمان، به راستی شگفت انگیز و تحسین آمیز است.
⚡️ | ما توانستیم با پیوند استوار زناشوئی، رشته ارتبا و دوستی و همدلی با عشایر نجد را بیش از پیش محکم سازیم.
اینک روابط ما از هرزمان دیگر بهتر است. حکومت مرکزی توانسته نفوذ و تسلط خود را در سراسر جزیرةالعرب گسترش دهد.
هرگاه پیش آمد نامطلوب و فاجعه ناگواری روی ندهد، بزودی نهال تورسی که بذر آنرا در سرزمینهای اسلامی افشاندهایم، بیشتر از پیش، راه رشد و کمال پوید و میوههای خوشگواری بار آورد.
#پـایـان
الآن وقتشه، شروع کن بخوندن👇
°• 📖 •°
@Rasad_Nama