🕊راز پرواز افلاکیان 🕊
🌺 هر وقت پدر و دختر می‌خواستند از خانه بیرون بروند، آقا جواد می‌گفت: «نمی‌خواهی بابا را خوشحال کنی؟» بعد فاطمه می‌دوید و چادر سر می‌کرد و می‌دوید جلوی بابا. بابا خوشگل شدم؟ باباش قربان صدقه‌اش می‌رفت که خوشگل بودی، خوشگل‌تر شدی عزیزم. ~~~~~~~••••••••●●● @Besabkeshohada313