#خاطرات_شهید
هفته آخر بهمن ماه بود که برای ماموریت به مدت 5 روز به دیرالزور رفتند موقع بازگشت پس از سال ها برف شدیدی شروع به باریدن گرفت که همه می گفتند بارش این برف در سوریه بی سابقه است به خاطر بدی شرایط هوا نتوانستند با هواپیما از دیرالزور به دمشق برگردند و مجبور شدند با ماشین راهی دمشق شوند. فردای آن روزعازم حماه شدند هوا همچنان سرد بود برف می بارید در راه رفت ماشین خراب می شود و یک ساعتی کنار جاده مشغول رفع مشکل ماشین می شوند و دمای هوا هم لحظه به لحظه کمتر می شود ماشین بالاخره درست می شود و به راه می افتد اما از دریچه هایش باد سرد می زند با این اوصاف سه ساعت به حماه می روند و بعد از انجام کارهایشان با همان ماشین به دمشق باز می گردند وقتی به دمشق رسیدند از شدت سرما در حال لرزش بودند شوفاژ ها قطع و هیچ وسیله گرم کننده دیگری نبود چهار تا پتو دور ایشان انداختیم و با سشوار سعی کردیم گرمشان کنیم اما همچنان می لرزید و از همانجا بود که سرماخوردگیه ایشان شروع شد و روز به روز حالشان بدتر شد واز طرفی بخاطر حضور مجدد شان در منطقه دیر الزور و بوکمال که آلوده و شیمیایی بودند وضعیت ریه شان به شدت وخیم شد و در نهایت در بامداد 14 اسفند به شهادت رسیدند بعد از شهادت ایشان بود که متوجه شدیم تمام آن زخم های پوستی اثرات شیمیایی شدن ایشان بود که باعث می شد این زخم ها بوجود بیایند و دلیل اینکه این سال آخر هم شدت زخم ها افزایش یافته بود بخاطر حضور مجدد در محیط شیمیایی و آلوده بوده که اوضاع را وخیم تر کرده است.
پدرم پس از طی یک دوره رنج و درد ناشی از اثرات حملات شیمیایی داعش در کشور سوریه بالاخره درچهاردم اسفند ماه سال ۱۳۹۹ به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند ...
کلیپ شهید مهران خالدی تو راه پیاده
#اربعین
#شهید_مهران_خالدی
#کلیپ_شهدا
جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀
صلوات +وعجل فرجهم✌️
❀❀
رفیق شهیدم 🕊
❀❀