ما خیلی خوشحال بودیم که با خانواده خود صحبت میکنیم یک لحظه دیدم که شهید رجب غلامی🥀 بر دیوار مخابرات تکیه کرده و با حالت تفکر نگاه میکند . احساس کردم که ناراحت است رفتم کنارش پرسیدم آقا رجب🥀 چه شده ناراحتی ؟ یک دفعه بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن . گفتم برای چه گریه میکنی ؟ من که چیزی نگفتم . برگشت و به من گفت : «شما پدر و مادر دارید» . دقیقا دوبار تکرار کرد «و حالا هم با آنها صحبت میکنید ولی من نه پدر دارم و نه مادر که با آنها صحبت کنم 😭»
دو سه نفر از دوستان که از لحاظ سنی هم بزرگتر بودند دور و برش را گرفتند و از سر دلجویی گفتند : «بالاخره هرکسی سرنوشت خودش را دارد . 👈مقام شما ارزشش بالاتر است چون اول هجرت کردید . شاید وظیفه شما نباشد که به جبهه میآمدید . شما علی رغم مهاجرت از کشورتان در اینجا هم به وظیفه شرعی تان عمل میکنید قطعا مقام شما بالاتر است» و او را آرام کردند .
جهت تعجیل در فرج آقا
#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄