‏پول ها و طلاهاش را داد و خداحافظی کرد، داشت از درب ستاد پشتيبانی جنگ می‌رفت بيرون که مسئول ستاد گفت: مادر رسيدتون را نمی‌گيرين؟! پيرزن لبخندی زد و گفت: من برای دادن شوهر و دو تا پسرم از کسی رسيد نگرفتم، اينا که ديگه چيزی نيست...! 📻 ریحانه الرسول، رسانه تخصصی بانوان الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج ╔━━━๑ღ♥️ღ๑━━━╗ @Reihaneh_alrasool ╚━━━๑ღ♥️ღ๑━━━╝