💔 تو جلسات بعدی باهم صحبت کردیم یه همسر خوب😍 می‌خواست برای رسیدن به ولی آخرین حرف‌هاش تنم رو لرزوند. 💔گفت: ازتون می‌خوام به موندنم عادت نکنین!!!🙃 اگه عادت کنین‌و من برم(شهید بشم)خیلی لطمه می‌بینید😔 درخواستم غیر منطقیه ، اما بدونید همه رو به خاطر خودتون میگم. 💔 ۱۲ اسفند ۱۳۸۰ عقد کردیم. از خونواده‌ها خواست که برن و اجازه گرفت تا من و اون کمی خلوت کنیم و قدم‌زنان به اونها ملحق بشیم. 💔 گفتم: کجابریم؟؟؟ بدون مقدمه گفت:...... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi