همه داشتیم تو کارای خودمون به بقیه کمک میکردیم ... ⭕️بعدش شیمیایی زدن داد زدم گفتم شیمیایی زدن رزمنده ها فرار کنین ‌‌... 🔅 حالا، هر چی دنبال ماسک شیمیایی میگشتیم یا پیدا نمیشد اگه کسی هم پیدا میکرد خیلی کم بود محمد ی پتو پیدا کرد و گفت برادرا بیاین این به جای ماسک استفاده کنیم . ⭕️همه رفتیم زیر پتو تا رفتیم زیرش بوش کردیم . ♻️ داد زدیم گفتیم ... بابا این که بوش از صد تا شیمیایی هم بدتره 😟😑😑 〽️ انگار غذای ظهر که ابگوشت بود ریخته بود رو پتو و برادرا جمعش کرده بودن گذاشته بودن کنار تا سر فرصت پتو رو بشورن که اینطوری شد دیگه 🤣🤣