Reza Firoozi | رضا فیروزی
آن روز گدازه دلم را دیدم خاکستر تازه دلم را دیدم وقتی که به روی دوش مردم می‌رفت تشییع جنازه دلم را
جان ماازقفس تنگ برون آوردند صدمصلا همه گل هاي جنون آوردند آسمان خيره برآن شور قيامت ،كه زراه عاشقان پيكرفريادقرون آوردند تاكه آن سروروتن سايه زگلشن برچيد اشك رابدرقه ى صبر وسكون آوردند سرو آزاده كه سرحلقه و مستان بودي ازچه بالاي تو امروز نگون آوردند لب خاموش تو صدسوره برائت ميخواند خبرعزم رحيلت به فسون آوردند چشم دريايي مابسته به راه تو دخيل بادهايادتورا غاليه گون آوردند الفتى داشت دل خسته ى ماباسخنت جاي دل خيزونگرچشمه ى خون آوردند السلام علیک یا امام الثائرون... @Rezafiroozi_ir