سلام تابستان ! فصلِ خوبِ خاطره انگیزِ من ؛ نفسِ گرمِ تو را دوست دارم ، بویِ فراغت می دهد … بادهایِ لطیف و ملایمِ بعد از ظهرت ؛ مرا یادِ بازی و شیطنتِ کودکی ام می اندازد … یادِ روزهایی که آمدنت ؛ پایانِ درس و مشغله ها بود … نامِ تو تداعیِ کوچه هایی شلوغ ، و هیاهویِ کودکانِ بازیگوش است … تو هر چقدر هم که گرم و طاقت سوز باشی ؛ من به حرمتِ لبخندِ کودکی ام ؛ تو را دوست دارم … آغوشِ آرام و بی دغدغه ات ؛ جان می دهد برای تفریح ، برایِ سفر ، برایِ فراموشی … ! با این که تحملِ هوایِ گرمت سخت است ولی ؛ نمی شود تو را دوست نداشت ، تو بخشنده ترین فصلِ سالی … دستانت پر است از میوه هایِ آبدار و رنگارنگ ، و خورشیدِ آسمانت ؛ بی وقفه می تابد !!! چیزی از بهشت ، کم نداری ، به جز ابرهایی ؛ که بر سرِ این دل هایِ بیقرار ؛ “باران” ببارد … !!! @Ruzielahi