سلام عزیز مصرِ وجود ، مهدی جان
اگر آن روز پیرزنی خوشبخت با همه ی بضاعتش که کلافی نخ بود و قلبی سرشار از ارادت و ایمان و امید ، در صف خریداران یوسف ایستاد ...
امروز من با کیلِ خالی ام ، با قلب شکسته ام ، با دیدگانم منتظر و خسته ام بر درگاهت به گدایی آمده ام ...
بیا و پُرکن پیمانه ام را از زلال کرامتت و بگیر دستان خسته ام را ...
@SAHABZAMAN